چکیده:
با انتقال میراث حدیثی کوفه به قم در آغاز سده سوم هجری مدرسه ای با محوریت شهر قم پدید آمد که اگرچه رویکردی حدیثی داشت و بزرگ ترین مرکز نشر حدیث بود، اما با دارا بودن ویژگی های کلامی، در یک سلسله پیوسته از اندیشمندان و صاحبان آثار، نقش موثری در تاریخ کلام امامیه برجای گذاشت و مدرسه ای کلامی پدید آورد. مدرسه قم، در شیوه و روش کار کلامی ادامه جریان محدث متکلمان کوفه بود که با التزام و تکیه بر نص به تبیین معارف رسیده از اهل بیت: و به هنگام ضرورت، به دفاع از آن پرداخته و نظامی جامع از اندیشه امامیه ارائه نمود. این جریان البته اختلافاتی درون خود داشت که خطوط فکری مختلفی را در قم پدید آورد.
With the transfer of Hadith heritage of Kufah to Qum at the beginning of third century a school with Qum as its center came into being that though it had a hadith-bound approach and hence was the greatest center for dissemination of hadiths، it played a decisive role in the history of Kalām due its reliance on theological features and with the contribution of a series of thinkers and authors and gave rise to a Kalām school. In so far as the Kalām methodology is concerned the Qum school is a continuation of Kufah school، with a commitment to and reliance on scripture made attempts in explaining religious teachings bequeathed by Ahl al-Bayt (PBUT) and upon demand defended it against opponents and finally offered them in a comprehensive system. There are، however، differences of opinions among themselves which brought about different lines of though.
خلاصه ماشینی:
گرچه وجهۀ اصلی در قم رویکرد حدیثی بوده و بیتردید یکی از بزرگترین مدارس حدیثی شیعه در قم شکل گرفته است، اما درون این مدرسۀ حدیثی میتوان به مدرسهای کلامی اشاره کرد که با عقبهای تاریخی در کوفه، جریان مستمر و تأثیرگذاری را در تاریخ کلام امامیه پدید آورده است.
با این بیان، گرچه جریان کلامی کوفه در قم جایگاهی نیافت و گرایش اصلی در این مدرسه بر نقل روایات مبتنی بود، بیشک بزرگترین مدرسۀ حدیثی شیعه را پدید آورد؛ اما شواهد نشان میدهد که این مدرسۀ حدیثی تنها یک جریان نقل حدیث نیست، بلکه دارای انگارههای فکری- معرفتی بوده و فعالیت حدیثی ایشان در یک چارچوب نظری و کلامی و تابع یک روششناسی علمی است.
وی که شاگرد احمد بن محمد بن عیسی، ابراهیم بن هاشم و احمد برقی بود، خود نیز در انتقال پارهای از میراث کوفیان نقش داشت و البته بیشترین روایت را از طریق احمد اشعری نقل کرده است.
پیشتر به رویکرد و تلاشهای کلامی صدوق اشاره شد و در اینجا تنها بر این نکته تأکید میکنیم که بررسی اندیشه و رویکرد شخصیتهای نامبرده از احمد بن محمد بن عیسی در نقطه شروع مدرسۀ قم تا شیخ صدوق که در پایان حیات مدرسۀ قم قرار دارد، یک خط فکری پیوسته را نشان میدهد که به جریان محدث متکلمان تعلق دارند و گرچه به شیوه نقلی و حدیثی عمل میکنند، اما ویژگیهای متکلم را دارا بوده، تلاش کلامی در خور توجهی ارائه دادهاند.
گرچه کلینی در این اثر فاخر خود از دیگر خطوط فکری در قم و ری نیز بهره برده، اما بررسی اسناد و مضامین نقل شده در کافی قرابت فکری وی به علی بن ابراهیم و از طریق او به جریان متکلمان کوفه را نشان میدهد.