چکیده:
مباحث و ابواب منطق دارای ترتب عقلانی است و نمیتوان مباحث منطق را به دلخواه آغاز
کرد؛ چرا که مفاهیم و محتویات ذهن روابط خاص و آرایش ویژهای دارند.
در سخنان منطقدانان درباره تعداد ابواب منطق و ترتیب آنها و وجه آن، تفاوتهایی
وجود دارد که میتوان آنها را به سه دسته تقسم کرد:
دستة اول مربوط به تعداد ابواب منطق ارسطوست که بعضی آنها را شش، برخی هفت و بعضی
هشت
باب شمردهاند؛
دستة دوم مربوط به حذف و اضافههایی است که در ابواب منطق ارسطو صورت گرفته است؛
زیرا بعضی یک باب به ابواب منطق ارسطو افزودهاند و برخی یک باب آن را حذف
کردهاند، و بعضی قسمتی از یکی از ابواب آن را جدا کرده و در باب مستقل قرار
دادهاند؛
دستة سوم نیز مربوط به ترتیب بین ابواب منطق و وجه آن است؛ چرا که بعضی جایگاه یکی
از ابواب منطق را بر یک یا چند باب دیگر مقدم میدانند و برخی جایگاه همان باب را
نسبت به آن یک باب یا چند باب مقدم نمیدانند و
گاه نیز در وجوب یا اولویت تقدیم یک باب بر باب یا ابوابی دیگر اختلاف کردهاند و
هرکدام بر مدعای خود
دلیلی ذکر میکند.
این مقاله سخنان منطقدانان را دربارة تعداد ابواب منطق و ترتیب بین آنها و وجه آن،
بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"در این ساختار مباحث حد در کتاب برهان آورده میشود؛ دیگری آنچه مطابق با اشارات است که ابتدا منطق را به دو قسم تصور و تصدیق تقسیم میکند و سرانجام نه باب برای منطق بر میشمارد؛ زیرا در بخش تصورات مبحث الفاظ مفرده و کلیات خمس (المدخل) و مبحث تعاریف را آورده است، و در بخش تصدیقات مبحث قضایا و مبحث حجت و مباحث صناعات خمس، یعنی برهان و جدل و خطابه و شعر و مغالطه را، ولی مباحث مقولات را از منطق حذف کرده است.
کسانی نیز که از ساختار اشارات پیروی میکنند ابواب منطق را نه یا ده باب میشمارند، ولی با این اختلافی که در تعداد ابواب و بخشهای منطق است ماهیت مباحث منطق تغییر نمیکند و در همة منابع منطقی بحث از مفردات و بسائط و مرکبات به ترکیب اول و مرکبات به ترکیب دوم و بحث از قیاس مطلق و قیاسات خاصه، مطرح شده است، و اگر اختلافی هست در جایگاه مباحث و ترتیب آنها و تفصیل و اجمال است، و جز تفاصیل بیشتر یا جداسازی مطالب چیز جدیدی به رئوس مباحث منطق ارسطو افزوده نشده و حتی کتاب ایساغوجی را برگرفته از مطالب ارسطو میدانند."