چکیده:
در این پژوهش، کارایی صنعت بانکداری ایران بین سالهای 1386-1380 بر آورد می شود . برای این منظور از تابع هزینه مرزی تصادفی از نوع ترانسلوگ با نگرش تولیدی برای دو محصول وام و سپرده، استفاده شده است . الگوی مورد استفاده مدل ناکارایی متغیر در زمان بتیس و کولی (1992) و داده های مورد استفاده شامل اطلاعات ده بانک دولتی وچهار بانک خصوصی است. نتایج نشان می دهد متوسط ناکارایی هزینه ای طی دوره مورد بررسی، از (22/0) در سال 1380 به (37/0) در سال 1386 افزایش یافته و مقدار ناکارایی بانکهای خصوصی کمتر از بانکهای دولتی است. در این پژوهش، کارایی صنعت بانکداری ایران بین سالهای 1386-1380 بر آورد می شود . برای این منظور از تابع هزینه مرزی تصادفی از نوع ترانسلوگ با نگرش تولیدی برای دو محصول وام و سپرده، استفاده شده است . الگوی مورد استفاده مدل ناکارایی متغیر در زمان بتیس و کولی- Battese and Coeli"/> (1992) و داده های مورد استفاده شامل اطلاعات ده بانک دولتی وچهار بانک خصوصی است. نتایج نشان می دهد متوسط ناکارایی هزینه ای طی دوره مورد بررسی، از (22/0) در سال 1380 به (37/0) در سال 1386 افزایش یافته و مقدار ناکارایی بانکهای خصوصی کمتر از بانکهای دولتی است. این مقالهدر نگارش این مقاله از یافتههای رساله دکتری نویسنده تحت عنوان «عقلگرایی انتقادی و جامعهشناسی جهانی شدن» استفاده به عمل آمده است."/> پیامدهای جامعهشناسی جهانی شدن برای برنامهریزی توسعه در ایران را بررسی نموده و پیشنهادهایی را برای تعامل سازنده با جهانیشدن در برنامه توسعه کشور ارایه کرده است. برنامهای که بهعنوان یک سند ملی از دیدگاههای نظریهپردازان و سیاستگزاران توسعه متاثر است. بدین منظور، ابتدا سه نظریه جامعهشناسی جهانی شدن بهطور خلاصه بررسی میشود و بهترتیب نیروهای محرکه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حهانیشدن معرفی میگردد. با ارایه یک ارزیابی انتقادی از فروض پایه، استدلالهای اصلی، و نتایج عمده این سه نظریه، چارچوبی برای تحلیل جهانی شدن و پیامدهای آن پیشنهاد میگردد تا مقاله حاضر از قدرت توضیحی بیشتری برخوردار باشد. بر اساس این چارچوب نظری، پیامدهای جهانیشدن برای برنامهریزی اجتماعی در کشورهای در حال توسعه در سه حوزه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بررسی شده و مصادیق آن پیامدها برای برنامهریزی توسعه در ایران جستجو میگردد. همچنین با اشارهای به اهداف و سیاستهای عمده برنامههای پنج ساله توسعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استدلال میشود که برنامههای مذکور از نگاه جامعهشناسانه برای تحلیل اثرات جهانیشدن برخوردار نبوده است. این امر در حالی است که جامعهشناسی جهانیشدن رهیافتهای مهمی در جهت برنامهریزی توسعه در ایران را در بر خواهد داشت. مهمترین این رهیافتها عبارت است از: به منظور استفاده از فرصتهای جهانیشدن باید تعامل فرهنگی و سیاسی سازنده با جهان شکل گیرد. این تعامل، اساس استفاده فرصتهای جهانیشدن در زمینههای اقتصادی، علمی و فنآوری را فراهم میآورد. در این تعامل سازنده، بهره برداری از تجربه جهانی توسعه و نقد منصفانه آن نقش کلیدی را ایفاء خواهد نمود.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر در صدد است با استفاده از تابع هزینه مرزی ترانسلوگ و اطلاعات موجود در ترازنامه ، صورت سود و زیان و گزارش عملکرد ده بانک دولتی و چهار بانک خصوصی ، کارایی نظام بانکی ایران را طی سالهای (86-1380) اندازه گیری کند.
در این روش یک فرم تبعی مشخص برای مرز هزینه یا سود تصریح شده و فرض می شود که جملات خطای تصادفی از توزیع نرمال با میانگین صفر و واریانس معین پیروی می کند اما هیچ نوع فرض توزیعی بر جملات خطای یک طرفه (ناکارایی) قرار نمی دهد ( برگر،هامفری،1998).
در تکنیکهای تخمین اولیه برای مدلهای تابع مرزی تصادفی، تنها به برآورد متوسط کارایی تمام بنگاههای مورد بررسی، اکتفا می شد و مشخص نبود که آیا عملکرد مشاهده شده یک بنگاه خاص در مقایسه با مرز تولید (هزینه)، ناشی از عدم کارایی است یا به علت تغییرات تصادفی واین مسئله به عنوان ضعف اصلی روش مرزی تصادفی مطرح بود.
در نهایت میزان کارایی فنی هریک از واحدهای مورد بررسی برابر خواهد شد با : پس از معرفی مدل تابع مرزی تصادفی، تحولاتی که به تدریج در خصوص این روش به وقوع پیوسته و در مطالعات مختلف بعدی نیز به آن پرداخته شده، عمدتا معطوف به شکل توابع و نوع توزیع آماری متغییر عدم کارایی در توابع مذکور بوده است.
از بررسی و آزمون مدل های متفاوت می توان این گونه نتیجه گرفت که کارایی طی زمان متغیر و میانگین توزیع جزء ناکارایی به صورت نیمه نرمال است ، .