چکیده:
تاکنون نظریه های گوناگونی درباره عوامل موثر بر توسعه و علل تفاوت در سطح توسعه کشورها ارایه شده است. در این مقاله با اتکاء بر تحلیل مقایسه ای، به بررسی آراء وبر به عنوان یکی از جامعه شناسان مطرح عضو مکتب تاریخی آلمان و همچنین داگلاس نورث به عنوان یک اندیشمند نهادگرا پرداخته شده است. در این مقاله نشان داده می شود که علاوه بر تاثیراتی که مکتب تاریخی آلمان بر شکل گیری پارادایم اقتصاد نهادی داشته است، میان آرای نورث و وبر نیز شباهت ها و تفاوت های مهمی وجود دارد. یافته ها نشان دادند که نورث از تبیین وبر در مورد تاثیر عواملی مانند فرهنگ، ارزش ها و باورها بر عملکرد اقتصادی استفاده نمود است. با این حال نورث با استفاده از مفهوم نهاد توانسته است تبیین بهتری از نحوه تاثیر این عوامل بر عملکرد اقتصادی ارایه کند. از سوی دیگر به نظر می رسد رویکرد نهادی که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، رویکردی مناسب برای وارد کردن متغیرهای اجتماعی در مباحث اقتصادی است.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله نشان داده میشود که علاوه بر تاثیراتی که مکتب تاریخی آلمان بر شکلگیری پارادایم اقتصاد نهادی داشته است، میان آرای نورث و وبر نیز شباهتها و تفاوتهای مهمی وجود دارد.
واقعیت آن است که مکتب تاریخی آلمان که وبر از اعضای متاخر آن بود تاثیری شگرف بر اندیشه اقتصادی گذاشت و بهعنوان اولین رویکرد بدیل در برابر اقتصاد کلاسیک قد علم کرد، لذا در ادامه برای بحث بهتر درباره آرای وبر به بررسی این مکتب و مقایسه آن با مکتب کلاسیک پرداخته میشود.
اقتصاد نهادی جدید<FootNote No="79" Text="New Institutional Economics"/> با مقاله کوز<FootNote No="80" Text="Coase"/> به نام ماهیت بنگاه در سال 1937 آغاز شد (Coase, 1998)، ولی تا مدتها از این مکتب فکری تحت عنوان «نهادی» یاد میشد و اولین بار اصطلاح اقتصاد نهادی جدید توسط ویلیامسون<FootNote No="81" Text="Williamson"/> در سال 1975 مورد استفاده قرار گرفت (Klein, 1999; Hodgson, 2002; Coase, 1999).
اما فارغ از این مسأله مهمترین نکته مشترک میان آثار نورث و وبر همان است که خود نورث هم به آن اشاره میکند و تلاش وبر جهت ایجاد ارتباط میان ارزشها و باورها با عملکرد اقتصادی همراه است (North, 2005)، اما شیوه تبیین آنها نیز شباهتهایی با هم دارد.
نتیجهگیری بررسیها در این مقاله نشان میدهد که مکتب تاریخی آلمان که وبر را نیز میتوان با وجود تفاوت نظراتش یکی از اعضای آن دانست، تاثیر فراوانی بر شکلگیری اقتصاد نهادی و همچنین آرای اندیشمندان آن داشته است."