چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی روند تحولی چگونگی کاربری از تلفن همراه در کودکان دبستانی بود. روش پژوهش کیفی، از نوع داده بنیاد است. نمونه مورد مطالعه 115 دختر و پسر دبستانی کاربر تلفن همراه بود که در کلاسهای اول تا ششم دبستان مشغول تحصیل بودند. نمونه گیری پژوهش هدف مند بود. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که کاربران دختر و پسر تلفن همراه در سالهای اول دبستان، پس از آشنایی با کاربریهای تلفن همراه، برخی از کاربریهای مثبت از تلفن همراه (مانند: استفاده های ارتباطی، تفریحی، آموزشی، خدماتی) را دارند، اما در سالهای آخر دبستان به دلیل عدم بسترسازی فرهنگی لازم برای کاربری مناسب از تلفن همراه در جامعه، مدرسه و خانواده، رفته رفته کاربری آنان به سمت کاربری نامناسب (مانند اتلاف وقت، مزاحمت های تلفنی، مردم آزاری، تفاخرجویی، تسهیل روابط دختر و پسر، عشق پیامکی، شارژ کشیدن، بلوتوث بازی، افشای اطلاعات شخصی افراد، کاربری از عکسها و فیلم های نامناسب و هرزهنگار، پرخاشگری الکترونیکی، یافتن هویت پنهان، سردرگمی هویتی، اعتیاد به تلفن همراه) سوق پیدا می کند.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که کاربران دختر و پسر تلفن همراه در سالهای اول دبستان، پس از آشنایی با کاربریهای تلفن همراه، برخی از کاربریهای مثبت از تلفن همراه (مانند: استفادههای ارتباطی، تفریحی، آموزشی، خدماتی) را دارند، اما در سالهای آخر دبستان به دلیل عدم بسترسازی فرهنگی لازم برای کاربری مناسب از تلفن همراه در جامعه، مدرسه و خانواده، رفته رفته کاربری آنان به سمت کاربری نامناسب (مانند اتلاف وقت، مزاحمتهای تلفنی، مردم آزاری، تفاخرجویی، تسهیل روابط دختر و پسر، عشق پیامکی، شارژ کشیدن، بلوتوث بازی، افشای اطلاعات شخصی افراد، کاربری از عکسها و فیلمهای نامناسب و هرزهنگار، پرخاشگری الکترونیکی، یافتن هویت پنهان، سردرگمی هویتی، اعتیاد به تلفن همراه) سوق پیدا میکند.
به شکل مشابهی تدوین قوانینی که کاربری غیرمجاز و آسیبزا از تلفن همراه را ممنوع اعلان کرده، انجام آن را جرم قانونی میداند، مورد توجه قرار گرفته و به کار گرفته شدهاند (Consortium for School Networking, 2011, Uhler & Smith, 2012).
بنابراین، به سادگی میتوان نتیجه گرفت، در صورت عدم بسترسازی فرهنگی لازم برای کاربری دانشآموزان دبستانی از تلفن همراه، کودکان و نوجوانان دختر و پسر دبستانی در جریان استفاده از تلفن همراهشان، در عمل خود را با مصرف محصولات فرهنگی غرب مواجه میبینند و به تدریج به سمت پذیرش محصولات اخیر (که اتفاقا این تولیدات با تحول زیستی بلوغ جوانان نیز تناسب دارد) و نظام ارزشی که در بطن آنها نهفته است، متمایل میگردند.