چکیده:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب رایانه بر اساس مولفه های هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی معلمان در سال تحصیلی 92 - 1391 می باشد. پژوهش حاضر، یک پژوهش همبستگی و از نوع پیش بینی است. جامعه این پژوهش تمامی معلمان دبیرستان های دولتی منطقه مرکزی شهر کرج بودند. از بین آنها، تعداد 160 نفر (83 مرد و 77 زن)، به عنوان نمونه آماری و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آ وری داده ها از پرسش نامه هوش هیجانی شرینگ، مقیاس ویژگی های شخصیتی نئو، اضطراب رایانه ای هنسن و همکاران و پرسش نامه جمعیت شناسی استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که بین اضطراب رایانه با مولفه های هوش هیجانی و ویژگی های برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و با وجدان بودن ارتباط معکوس و معنادار (01/0> P) و بین اضطراب رایانه و روان رنجوری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه های هوش هیجانی، به ترتیب مولفه های خود انگیزی، خودآگاهی، هم دلی و خود کنترلی بیشترین میزان واریانس (در مجموع 36 درصد) متغیر وابسته را پیش بینی، و از ویژگی های شخصیتی به ترتیب خرده مولفه های روان رنجوری و تجربه پذیری، بیشترین میزان واریانس (در مجموع 16 درصد) متغیر وابسته را پیش بینی می کنند. هم چنین، براساس جنسیت و سن، در نمره اضطراب رایانه ای تفاوت معناداری مشاهده نشد.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال نتایج پژوهشهای تادمن (Todman, 2000)، مکیلروی، بونتینگ، ترنی و گوردون (Mcilroy, Bunting, Tierney & Gordon, 2001) ، گورکان- ناملو و سیهان (Gürcan-Namlu & Ceyhan, 2003))، بروس (Bross, 2005)، ژانگ (Zhang, 2005)، کوپر ((Cooper, 2006 و رحیمی (Rahimi, 2006) حاکی از آن است که زنان اضطراب رایانهای بیشتری نسبت به مردان دارند.
نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین اضطراب رایانهای با ویژگیهای برونگرایی، تجربهپذیری، توافقپذیری و باوجدان بودن وجود دارد، ولی این رابطه در ارتباط با روانرنجوری مثبت و معنادار است.
بنابراین، این افراد به جای حل واقعی مسأله به صورت موقتی به خود تسکین میدهند و در صورت تکرار موقعیت دچار دلهره و اضطراب میشوند؛ و از آنجا که کار کردن با رایانه، با کارهای عادی روزانه تفاوت دارد و ممکن است نکاتی مبهم برای کاربران پیش بیاید، به علاوه کاربران معمولا مورد ارزیابی دوستان و یا همکاران خود نیز قرار میگیرند (Weil, Rosen & Wugalter, 1990)، توجه به ویژگی شخصیتی افراد ارزشی دو چندان پیدا خواهد کرد.
, 2008)، رحیمی و یداللهی (Rahimi & Yadolahi, 2011) که عدم وجود رابطه معنیدار بین جنسیت و اضطراب رایانهای را گزارش The Blue Screen of Death Restart کردهاند همسو میباشد و با یافتههای پژوهشهای تادمن (Todman, 2000)، مکیلروی و همکاران (Mcilroy et al, 2001)، گورکان- ناملو و سیهان (Gürcan-Namlu & Ceyhan, 2003)، بروس (Bross, 2005)، ژانگ (Zhang, 2004)، کوپر (Cooper, 2006) و رحیمی (Rahimi, 2006) ناهمخوان است."