چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تعلیم و تربیت مرزی با تاکید بر دلالت های تربیتی هنری ژیرو در تحولات تربیتی می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. ژیرو به عنوان یک نظریه پرداز معاصر پست مدرنیسم با طرح نظریه انتقادی درصدد ارائه نوعی از تعلیم و تربیت است که در آن مسئله سیاست، اخلاق و فرهنگ از اهمیت خاصی برخوردار است. او ضمن انتقاد از آموزش و پرورش حاکم کنونی جهان که مبتنی بر آموزه های مدرنیته است، دیدگاه تعلیم و تربیت مرزی را پیشنهاد می کند. به طورکلی، نتایج حاصل بررسی دیدگاه ژیرو در خصوص تعلیم و تربیت نشان می دهد که تعلیم و تربیت به خودی خود روندی سیاسی دارد و هدف تعلیم و تربیت مرزی، ایجاد یک جامعه مساوات خواه دموکراتیک می باشد و بسیاری از هدف های سنتی تعلیم و تربیت را طرد می کند و معطوف به شناخت مرزها و دیدن تفاوت ها و دریافت آنهاست. تعلیم و تربیت مطلوب این است که در آن صداهای دیگر نیز شنیده شود و اندیشه و فلسفه تعلیم و تربیت مرزی نمی تواند از کنار مسائل و زبان اجتماعی و فرهنگی انسان ها بگذرد چرا که محکوم به شکست می شود.
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، نخست به شرح هدف ها، اصول، ابعاد تحول زای آموزشی و مؤلفه های تعلیم و تربیت پست مدرن پرداخته می شود، سپس دلالت های تربیتی دیدگاه هنری ژیرو مورد بررسی ، تحلیل و نقد قرار می رد.
یافته ها تعلیم و تربیت ژیرو یک نوع تعلیم و تربیت چند فرهنگ گراست که اقلیت های قومی و نژادی و جنسی را مورد حمایت قرار می دهد و از نظر تربیتی درصدد ایجاد یک اجتماع مردم گرای مساوات خواه است و سعی می کند تعلیم و تربیت را به عنوان بزرگترین محافظ فرهنگی گذشته مطرح کند و معلم را به عنوان روشنفکر تحول آفرین و دانش آموزان را به عنوان شهروندان منتقد در مدرسه می داند که هدف های غایی تعلیم و تربیت آن رسیدن به قوه نقد و تفسیر و شهروندی دموکراتیک و تکثرگراست .
با توجه به بحث های مطرح شده، مهم ترین دلالت های تربیتی پست مدرنیسم شامل تمرکز زدایی ، چند فرهنگ گرایی ، بی اعتمادی به عقلانیت ، بی اعتمادی به علم ، ساخت های پراکنده ١، چالش برانگیزی و نقد٢، رد قطعیت ٣، نسبی گرایی اخلاقی ٤، شک گرایی معرفت شناختی ٥ و تاکید بر روشهای تحقیق کیفی در زمینه علوم انسانی و علوم تربیتی (مانند قوم نگاری، تحلیل گفتمان و ساخت شکنی ) و در تمام حوزه های دانش بشری، امکان گشایش چشم انداز انتقادی را فراهم می کند و این امر فرصتی کمیاب در اختیار ما می گذارد تا از این زاویه انسان و روابط انسانی به ویژه آموزش و پرورش تفسیر شود (٢٠١٣ ,Fattahi &Shekari ).