چکیده:
وضعیت مطلوب همکاری های آموزش و پرورش و حوزه های علمیه بستگی به شناسایی نقـاط قـوت ، تدوین استراتژی گذار و سیاست گذاری مناسب دارد. لزوم آشنایی فراگیـر بـا اسـلام نـاب ، زدودن آثـار تبلیغات مخالفان ، پاسخ گویی به شبهات دینی ، مدیریت معقـول و کارآمـد تعلـیم و تربیـت و سـاختن جامعه براساس ارزش های الهی از مهم ترین موجبات همکاری حوزه و آمـوزش و پـرورش بـه شـمار می آید. عمده ظرفیت های حوزه های علمیه به برخورداری از نیروهای متعهد و متخصص ، آشـنایی بـا متون دینی و دسترسی به میراث اندیشه اسلامی ، توان تبیین شیوه هـای تربیـت اخلاقـی وحیـانی ؛ و عمدة ظرفیت های آموزش و پرورش به بهره مندی از نیروهای مناسب آشنا با نسل جـوان و محتـوائی متون درسی و سیستم آموزشی و پرورشی و انواع خلاهای آن و برخـورداری از تـشکیلات منـسجم جهت انجام انواع فعالیت ها در سـطح وسـیع و آشـنایی بـا انـواع تکنولوژیهـای آموزشـی و پرورشـی برمی گردد.
خلاصه ماشینی:
"به نظر می رسد یکی از وجوه تأکید فراوان اسلام بر امر تعلیم و تربیت ، جدای از بحث «انسان سـازی » و رشد و تعالی تک تک افراد جامعه ، توجه به ثمـرات اجتمـاعی تعلـیم و تربیـت در جامعـه اسـلامی و التفات به این نکته است که ملتی که متدین به دینی هستند که برای تمـام ابعـاد زنـدگی مـادی و معنوی آنها طرح و برنامه دارد و معتقد بـه آیینـی هـستند کـه حکومـت و اداره جامعـه را شایـسته صالحان و دین شناسان شجاع و مدیر و مدبر می دانند، نمی تواند امر تعلیم و تربیـت را تافتـه ای جـدا بافته در نظر بگیرد و برای برنامه ریزی آموزش و پرورشی خود حساب جداگانـه بـاز کنـد.
بنابراین پیشنهاد ما این است که هم حوزه های علمیه و هم آموزش و پرورش ، باید در یـک حرکـت جـدی و انقلابی ، هر چه سریع تر آسیب ها و نقاط ضعف خود را شناسایی و برطرف کرده ، ظرفیت هـای بـالقوه خود را به آستانه فعلیت برسانند و بعـد از آن بـه فکـر همکـاری هـای مـشترک بـا سـایر نهـادهـا و نقش آفرینی کلان در سطح جامعه و ایفای فراگیر رسالت مقدس خـویش باشـند زیـرا بـدون تردیـد حوزه های علمیه و آموزش و پرورش مدتهاست که از فقدان موازین متقن علمی در رده های مختلـف مدیریتی ، تعیین استراتژی ها، سیاست ها و برنامه ریزی هـای کـلان آموزشـی ، پژوهـشی و پرورشـی و اجرای ناموفق و نادرست برنامه ها آسیب می بینند."