چکیده:
ابن حمّاد جوهری (سدة چهارم هجری) صاحب کتاب عروض الورقه عروضدانی است
کاملا مستقل از مکتب عروض خلیلی. آراء عروضی او اگر چه مورد اقبال عالمان عروض
عربی واقع نشد، ولی به سبب وجود شباهت هایی که میان آراء او و علم عروض فارسی
دیده می شود، چنین به نظر می رسد که بر علم عروض فارسی به هنگام تاسیس آن تاثیر
بسزایی داشته است. دلایل ما برای اثبات این مدّعا عبارت است از: 1. اقامت طولانی
جوهری در نیشابور در قرن چهارم که مصادف با زمان پایه گذاری علم عروض فارسی
است. 2. تشابه برخی اصطلاحات عروض فارسی با اصطلاحات عروض الورقة جوهری.
3. خلط دو مفهوم زحاف و علّه و به رسمیّت نشناختن اصطلاح علّه در کتاب جوهری و
عروض فارسی. 4. تفاوت قائل شدن میان وزن سالم و مزاحف در آراء جوهری.
خلاصه ماشینی:
(إمیل یعقوب ٢١٢) با وجود چنین تعریفی از جایگاه جوهری در عروض عربی ، باید اقرار کرد که روشی که جوهری برای توضیح عروض به کار برده است در مقایسه با روش خلیل روش بسیار ضعیف و ناقصی است و ایرادهای او بر عروض خلیل که اغلب با انگیزه ساده کردن این علم دشوار مطرح شده است در اغلب موارد نابجا و پیشنهادهای او نارساست یا همان نظر خلیل با بیانی دیگر است ، زیرا انگیزه اساسی جوهری از تألیف این کتاب ساده کردن این علم پیچیده و دشوار بوده است ، ولی چون طرح جوهری قادر به توصیف کامل نظام وزنی شعر عربی نیست به هیچ وجه نمی تواند جانشین مناسبی برای نظام خلیلی گردد که بسیار کامل تر و جامع تر از طرح جوهری است .
(ن ک : الزمخشری ، القسطاس فی علم العروض ؛ السکاکی ، مفتاح العلوم ) و اگر عروضیان ایرانی این اصطلاحات را از آنها فراگرفته باشند، باز هم نشان دهنده تأثیر جوهری در عروض فارسی است .
(نک : نجفقلی میرزا معزی ١٩-٣١) البته در عروض عربی اختلاف اساسی میان زحاف و عله وجود دارد و بدون در نظر گرفتن این اختلاف ، تبیین و توصیف عروض عربی ناقص و نارسا می گردد، همچنان که جوهری در کتاب خود دچار این مشکل بوده است ، زیرا در عربی زحاف عبارت از تغییری است که در حشو بیت رخ می دهد و این تغییر بر حرف دوم از «سبب » رکن اصلی از ارکان ده گانه وارد می شود نه بر «وتد» رکن .