چکیده:
هنری رماک 1(1916-2009)، استاد زبان آلمانی و نظریه پرداز ادبیات تطبیقی، در برلین به دنیا
آمد. رماک سال ها در کمیتة اجرایی انجمن ادبیات تطبیقی امریکا خدمت کرد و از بنیان گذاران
طرح«تاریخ تطبیقی ادبیات ها در زبان های اروپایی»بود.در حوزه ادبیات تطبیقی اغلب به
انتشار مقالاتی در زمینة نظری می پرداخت و دو مقالة بنیادین و مهم منتشر کرد:«ادبیات
تطبیقی بر سر دو راهی»(1960)و«تعریف و عملکرد ادبیات تطبیقی»(1961)که به زبان های
مختلف ترجمه شده و بسیار مورد استناد قرار گرفته اند. مقالة«ادبیات تطبیقی:تعریف و
کارکرد»تثبیت کننده دیدگاه های مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است.رماک با ارائه تعریفی
نوین از ادبیات تطبیقی که مورد پذیرش بیشتر تطبیقگران امریکایی قرار گرفته است، میان
ادبیات تطبیقی، به دلیل ماهیت بینارشت های آن، با سایر دانش های بشری ارتباط تنگاتنگی برقرار
کرد. تعریف رماک از ادبیات تطبیقی دو حوزة اصلی را در بر م یگیرد: مطالعة ادبیات در
فراسوی مرزهای یک کشور خاص، و مطالعة روابط میان ادبیات و سایر قلمروهای دانش و
معرفت. بخش دوم تعریف او نمایانگر تمایز بنیادینی است که میان ادبیات تطبیقی از دیدگاه
مکتب فرانسه و مکتب امریکایی وجود دارد. رماک در این مقاله به دنبال آن بود تا چشم انداز
گسترده تری از پژوهش های تطبیقی به دست دهد. او همچنین به نقد مفهوم تاثیر و تاثر از
دیدگاه مکتب فرانسه پرداخت و شرایطی برای آن قائل شد تا این دسته از پژوهش ها به درک
ما از فرایند خلاق تولید اثر هنری و دریافت ما از تاریخ ادبیات کمک کند. مقالة رماک زمینة
پیدایش افق های نوین در حوزة ادبیات تطبیقی را فراهم آورد.
خلاصه ماشینی:
موضوعات تطبیقی صرف گنجینه بی پایانی فراهم می آورند که پژوهشگران معاصر کمتر از آنها استفاده می کنند، و ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Jean-Marie Carré 2 Marius-François Guyard 3 influence studies 4 Paul Van Tieghem 5 positivistic 6 sécurité 7 Henri Peyre ظاهرا فراموش کرده اند که نام رشته ما «ادبیات تطبیقی » است نه «ادبیات تأثیری ».
در این مورد نگاه کنید به مقاله زیر: Jeam Frappier, “Littératures médiévales et littérature comparée: problèmes de recherche et de méthode” in the Proceedings of the Second Congress of the International Comparative Literature Association, Chapel Hill, 1959, I, P.
برای جزئیات بیشتر درباره جایگاه ادبیات تطبیقی در کشورهای مختلف نگاه کنید به : Yearbooks of Comparative and General Literature Forschungsprobleme der Vergleichenden Literaturegeschichte I and II Revue de Littérature comparée, January-March 1953 Congress Proceedings ٢ از نظر تطبیقگر امریکایی ، این «فقدان انسجام منطقی » بیشتر صوری است تا واقعی ، زیرا او میان گنجاندن «ادبیات و هنرها»، «ادبیات و موسیقی » و غیره در حوزه ادبیات تطبیقی ، و رویکرد «مقایسه در درون ادبیات » که کاربران امریکایی به رسمیت می شناسند، ارتباطی بنیادین مشاهده می کند.
به این ترتیب ، ادبیات جهان عمدتا به آن دسته از آثار ادبی می پردازد که در گذر زمان شهرت جهانی یافته و ماندگار شده اند (مثل کمدی الهی ، دن کیشوت ، بهشت ازدست رفته ، کاندید، ورتر)، یا به طرز نامحسوس تری شامل آن دسته از نویسندگان هم عصر ما می شود که در خارج از مرزهای ملی خود بسیار شناخته و تحسین شده اند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١ اصطلاحات «ادبیات بین المللی » (International Literatue) و «ادبیات جهان شمول » (Universal Literature) کمابیش با اصطلاح ادبیات جهان هم معنی هستند، اما رایج نشدند.