چکیده:
یکی از موانع ذهنی تولید علم این باور کلیشه ای است که پرنویسی با خوب نویسی در تقابلی بنیادین است. از این رو، اگر در پی خوب نویسی (که لازمه تولید و گسترش علم است) باشیم، باید از پرنویسی بپرهیزیم و به کم نویسی روی بیاوریم. این باور چنان ریشه دوانده است که کمتر کسی یارای درافتادن با آن را دارد. مقاله حاضر در پی بررسی محتوای این باور و دلایلی است که به سود آن ارائه شده است. در این راه، پژوهشگر پنج دلیل عمده به سود این تقابل را صورت بندی، نقل و یکایک آنها را تحلیل و نقد می کند و سرانجام به استناد یافته های متعدد پژوهشی و به کمک قاعده لوتکا، نتیجه می گیرد که پرنویسی، البته در صورتی که بر اساس ضوابط نگارش عالمانه باشد، شرط لازم دانش آفرینی است و در واقع هسته مرکزی عمده رشته های علمی را افراد معدودی تشکیل می دهند که عموما پرنویس بوده اند و با نوشته های بسیار خود ادبیات رشته خود را غنی و بارور ساخته اند، مانند ارسطو، فارابی، ابن سینا، ابن عربی، آکویناس، والتون و رشر.
خلاصه ماشینی:
در اين راه ، پژوهشــگر پنج دليل عمده به ســود اين تقابل را صورت بندي ، نقل و يکايک آنها را تحليل و نقد مي کند و سرانجام به استناد يافته هاي متعدد پژوهشي و به کمک قاعده لوتکا، نتيجه مي گيرد که پرنويسي ، البته در صورتي که بر اساس ضوابط نگارش عالمانه باشد، شرط لازم دانش آفريني است و در واقع هسته مرکزي عمده رشته هاي علمي را افراد معدودي تشــکيل مي دهند که عموما پرنويس بوده اند و با نوشته هاي بسيار خود ادبيات رشــته خود را غني و بارور ساخته اند، مانند ارسطو، فارابي ، ابن سينا، ابن عربي ، آکويناس ، والتون و رشر.
مثال ديگر ذبيح الله منصوري اســت که گاه از او به مثابه «پديده » (امامــي ، ١٣٦٦) ياد مي کنند و هنوز آمار دقيقي از نوشته هايش در دست نيست ، با اين همه اثر ماندني و قابل اعتنايي از خود برجاي نگذاشته است .
اين متفکر چنان آثار فراواني از خود برجاي گذاشت که عثمان يحيي بررسي و معرفي آثارش را موضوع رســاله دکتري خود در دانشگاه سوربون قرار داد و طي ٧٠٠ صفحه به تحليل ، طبقه بندي و صحت انتساب آنها دست زد و از ميان بيش از ٩٠٠ کتاب منسوب به ابن عربي ، کوشيد با تحليل و مقايسه فهرست هاي مختلف و با تکميل کارهاي محققان ديگري چون بروکلمان ، آثار اصلي را از منحول بازشناســي کند.