چکیده:
مفهوم قدرت نرم که در اواخر دهة ۱۹۸۰ جوزف نای آن را ارائه کردء بخش گستردهای از ادبیات مربوط به رویکرد غیر مادی به قدرت (بهویژه در ارتباط با امریکا) را در بر گرفته است. نکته مهم موقعیت انحصاری این نوع «نگرش نای محور» است که باعث شده دیگر آرا و نظراتی که در حوزه تشریح چگونگی کاربست نرم قدرت در سیاست خارجی تقدم و اولویت دارند (مانند نظریه جنگ عادلانه. برداشت صلح دموکراتیک. تفسیر پساگرامشینی از چیرهطلبی و..)» مورد غفلت و کم توجهی قرار گیرند. این نوشتار میکوشد تا بر مبنای تشریح بعد نرمافزاری رویکردهای یاد شده در کنار آرای نای؛ بر این معنا پافشاری کند که در روند نظریهپردازی روابط بینالملل دیدگاه وی تنها یکی از نظریههایی است که بر وجه نرم قدرت پافشاری کرده و باید از الگویی فرانای تبعیت کرد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به توضیحات مزبور، پرسش محوری این نوشتار عبارت اسـت از اینکه : دیدگاه نای تا چه میزان برای تشریح ابعاد نظـری قـدرت نـرم کـاربرد دارد؟ در پاسـخ بـه پرسش یادشده، این فرضیه مورد تأکید است که : به نظر می رسـد بـرای دسـت یـابی بـه تحلیلـی موسع از نظریة قدرت نرم و کاربست آن در سیاست خارجی ، باید از آرای نظریه پـردازان دیگـر در قالب الگویی فرانای بهرهبرداری کرد.
نای در اواخر همین سال (١٩٩٠)، مقالة دیگری با عنوان «قدرت نرم» (نای، ١٩٩٠: ١٥٣-١٧١) را ارائـه داد که در آن ضمن تأکید بر ویژگی «توانایی کنترل رفتار دیگران» به عنوان فصل مشـترک هـردو نـوع قدرت سخت (نظامی و اقتصادی) و نرم، مسئلة اصلی پیش روی ایالات متحده را در وضـعیت پیچیـده و متحول پس از جنگ سرد، در بررسی روند و چگونگی تغییر در سیاست های جهانی میداند و بر ایـن اساس، دستور کار اصلی ایـن کشـور را در موقعیـت جدیـد، فراتـر از توجـه بـه نقـش ابرقـدرتی و بـه کارگیری گستردة منابع ، «توانایی کنترل محیط سیاسی» و وادار کردن دیگر کشورها به رفتـار مطلـوب خود قلمداد میکند.
بر این اساس، رویکرد اخلاقگرای جنـگ عادلانـه ، آرای کانـت و پیـروانش بـر محور پیوندبخشی میان نوع رژیم سیاسی ، دموکراسی سازی و صلح جهانی ، تفسیر نوگرامشـینی از الگوی رهبری روشنفکرانه قدرت هژمون، باور والرشتاین نسـبت بـه کـارکرد فرهنـگ جهـانی در تداوم و تثبیت نظام جهانی ، نگرش سازهانگارانـه بـر محـور ضـرورت نقـش آفرینـی هنجـار، فهـم مشترک و عنصر هویت در درک و تفسیر پدیدههای بین المللـی ، در کنـار اثبـات اولویـت و تقـدم مفهومی و تحلیلی این دیدگاهها بر نظرات نای، از وجـود بسـتر تبیینـی لازم بـرای شـکل گیـری «نظریة قدرت نرم» حکایـت دارد؛ نظریــه ای کـه در کنـار داشـتن مضامیــن هسـتی شـناختی و معرفت شناسانة خاص، رویکردی فرا «نای» را ارائه می دهد."