چکیده:
هدف این پژوهش تعیین نقش توجیه و درگیر بودن خود در فرایند ناهماهنگی شناختی بر میزان تغییر نگرش در دو پارادایم موافقت القا شده و انتخاب آزاد بود. از جامعه 262 نفری دانشجویان کارشناسی روانشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی، 57 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک پژوهش شبه آزمایشی در قالب یک طرح بین گروهی و درون گروهی، به طور تصادفی در 4 گروه (1. توجیه زیاد- درگیری خود 2. توجیه زیاد- عدم درگیری خود 3. توجیه کم- درگیری خود 4. توجیه کم- عدم درگیری خود) جایگزین شده و در دو موقعیت پارادایم موافقت القا شده و انتخاب آزاد مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری و کنترل متغیر حرمت خود از مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1965) استفاده شد و برای سنجش میزان تغییر نگرش، بسته به پارادایم های مختلف از پرسشنامه های محقق ساخته نگرش سنجی استفاده شد . نتایج تحلیل ها علاوه بر اثر اصلی متغیرها بر تغییر نگرش، نشان داد که درگیری خود در تعامل با پارادایم و توجیه بر تغییر نگرش اثرگذار است. به این ترتیب که در پارادایم انتخاب آزاد تفاوتی بین گروه درگیری خود و عدم درگیری خود در تغییر نگرش وجود نداشت، اما در پارادایم موافقت القا شده گروه عدم درگیری خود بیشتر از گروه درگیری خود تغییر نگرش نشان دادند که متناقض با نظریات رایج درباره اثر خود در ناهماهنگی شناختی است.
The aim of this study was to investigate the role of justification and self-involvement in cognitive dissonance processes across Induced compliance and Free choice paradigms. Fifty seven students were selected using purposeful sampling among 262 undergraduate students of psychology at Shahid Beheshti University and in a quasi-experimental study with a between group-within group design were randomly assigned to 4 groups (1. High justification، self-involved 2. High justification، not self-involved 3. Low justification، self-involved 4. Low justification، not self-involved) .All participants were assessed in both induced compliance and free choice paradigms. Rosenberg’s Self-Esteem Scale (1965) was used to assess and control the self-esteem variable، two attitude surveying scales were used for measuring attitude change in two paradigms . Mixed ANOVA was applied to analyze the collected data. Results showed that main effects of variables were significant and that there was an interaction between self-involvement، paradigm and justification in determining attitude change. Results showed no significant difference between the self-involved and the not self-involved groups in attitude change under the condition of free choice paradigm، but the not self-involved group changed their attitudes significantly more than the self-involved group under the Induced compliance paradigm which is controversial to the current theories about the effect of self in cognitive dissonance processes.
خلاصه ماشینی:
ناهماهنگي شناختي: اثر "درگيري خود" بر تغيير نگرش در پارادايم هاي مختلف Cognitive Dissonance: The Effect of Self-Involvement on Attitude Change in Different Paradigms * دکتر محمود حيدري روح الله منصوري سپهر * * دکتر فاطمه باقريان چکيده هدف اين پژوهش تعيين نقش توجيه و درگير بودن خود در فرايند ناهماهنگي شناختي بر ميزان تغيير نگرش در دو پارادايم موافقت القا شده و انتخاب آزاد بود.
اما پژوهش هاي بيشتر نشـان داد کـه عـدم انسـجام شـناختي بـه تنهايي براي ايجاد تغييرات شناختي/ رفتاري مطرح شده توسط اين نظريه کافي نيسـت ، بلکه رفتارهاي منتهي به ناهماهنگي بايد به عنوان رفتاري درک شود که آزادانه انتخـاب شـده اسـت (ديـويس و جـونز، ١٩٦٠، شـرمان ، ١٩٧٠)، توجيـه خـارجي انـدکي دارد (فستينگر و کارل اسميت ، ١٩٥٩، آرونسون و کارل اسميت ، ١٩٦٢) و نوعي تعهد در پـي دارد(کارل اسميت ، کولينز و هلم ريخ ، ١٩٦٦).
سـؤالاتي کـه ايـن پژوهش براي پاسخ دادن به آنها انجام شد عبارتند از اينکـه :١) آيـا ميـزان توجيـه بـراي عمل ناهماهنگ ، در فرايند کاهش ناهماهنگي(تغيير نگـرش ) نقـش دارد يـا نـه ؟٢) آيـا "درگيري خود" در فرايند کاهش ناهماهنگي (تغيير نگرش ) نقـش دارد يـا نـه ؟ ٣) آيـا فرايند کاهش ناهماهنگي (تغيير نگرش ) در پارادايم هاي مختلف يکسان است ؟ براي مقايسه فرايند کاهش ناهماهنگي در پارادايم هـاي مختلـف ، ايـن آزمـايش در قالب دو پارادايم موافقت القا شده و انتخاب آزاد (به عنوان متغير درون آزمودني) اجـرا شد.