چکیده:
با رشد شهرنشینی و روند مدرنیزاسیون مهاجرت از روستا به شهر بیش از پیش گسترش یافت. این مهاجرت که ساختار جمعیتی ایران را به سمت شهرنشین شدن سوق داد ماهیتی جنسیتی داشت. به عبارت دیگر اغلب این مهاجران از بین مردان بودند. مهاجرت یکی از متداولترین و موثرترین پدیده های اجتماعی است که در تغییر ساختار جمعیتی و به تبع آن در بروز تحولات اقتصادیاجتماعی کشور تاثیر بسزایی داشته است. نگاهی اجمالی به آمار نفوس و مسکن از اولین سالهای سرشماری تاکنون، نشان می دهد مهاجرت از روستا به شهر همواره روند افزایشی داشته است. نکته مهم آن است که این پدیده علاوه بر آن که موجب کاهش جمعیت روستاها نسبت به شهرها شد، نسبت جنسی را در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری نیز کاهش داد، این مقاله در پی آن است که اثرات ناشی از کاهش مردان در روستاها را یعنی کاهش تعداد مردان نسبت به زنان در برخی از مناطق روستایی را که به نوبه خود بر دیگر ساختارهای اقتصادیاجتماعی به ویژه بخش کشاورزی به عنوان بخش غالب اقتصادی تاثیر گذار بود، بررسی کند. برای فهم اثرات این تغییرات از روش اسنادی برای بررسی آمارهای سرشماری و اسناد و مدارک وزارت جهاد کشاورزی در امور زنان روستایی و نیز روش کیفی از طریق مشاهده مداوم و انجام مصاحبه با ساکنان روستاها استفاده شد. این مطالعه نشان می دهد که از جملهی این تاثیرات میتوان به افزایش نقش زنان روستایی در تولید محصولات کشاورزی و ارتقای ضریب امنیت غذایی خانوار اشاره کرد. به عبارت دیگر به نظر می رسد نیروی کار روستاها عمدتا زنانه است. در این میان حضور و نقش زنان مجرد از اهمیت بیشتری برخوردار است. از اینرو پیش بینی می شود که اداره روستاها در اختیار زنان مجرد قرار گیرد. این زنانه شدن فضای روستایی تاثیرات ویژه ای را بر خانواده و سرنوشت کشاورزی در ایران در پی خواهد داشت. بر این اساس لازم است برنامهریزان به نقش موثر زنان مولد روستایی در توسعه ی بخش کشاورزی توجه نمایند و در اجرای طرح های توانمندی زنان روستایی به نقش های چندگانه و مسئولیت های متعدد و نوین آنان در عرصه خصوصی و عمومی روستا توجه نمایند.