چکیده:
رسانههای جمعی در قالب ساختارهایی اجتماعی علاوه بر ایفای نقش برجسته در فرهنگسازی و جامعهپذیری، میانجی بسیاری از تعاملات اجتماعی نیز بهشمار میروند. در این صورت، چه نسبتی با اصل «امر بهمعروف»، که مهمترین سازوکار اسلام برای جامعهپذیری است برقرار میکنند؟ آیا میتوان از ظرفیت رسانههای جمعی برای «امر بهمعروف» و «نهی از منکر» استفاده کرد؟ در پژوهش صورتگرفته، با الهام از آیة ۱۰۴ سورة آلعمران و روش «مقایسهای نامتوازن پیوسته»، این نتیجه حاصل شد که فعالیت رسانههای جمعی، بهویژه رسانههای تصویری، با امر به معروف و نهی از منکر درهم آمیخته است و اصل «امر به معروف و «نهی از منکر» بهعنوان نظریة هنجاری اسلام، ظرفیت بالایی برای رقابت با نظریههای هنجاری رایج دارد. تلقی سازمان رسانهای بهمثابة امر به معروف و ناهی از منکر، الزاماتی برای نحوة فعالیت رسانهای بهوجود میآورد که از جملة شناخت از جایگاه رسانهای در نظام اسلامی همچون حامل امانت (مسئولیت) الهی، اتخاذ محمل مناسب برای ارائة پیام، هماهنگی در نظر و عمل، همگرایی رسانهای، مخاطبشناسی اسلامی و مانند آن است
In addition to the leading role played by the media within social forms in culture-making and socialization، the media is regarded as a medium of many social interactions. So، what kind of relationship is there between the mass media and the principle of "commanding the good" as the most important modus operand of socialization in Islam? Can the facilities of mass media be used to for applying the principle of "commanding the good" and "forbidding the bad? Referring to the verse 104 of Chapter three of the Quran and the "constant asymmetrical comparative method"، the present paper concludes that the activity of mass media، especially visual media، is intermingled with the principle of "commanding the good" and "forbidding the bad" and that this principle، as the normative theory of Islam، has a high capacity to contest with the prevalent normative theories. If media is viewed as an organization which is responsible for commanding the good and forbidding the bad، then its type of activities will be subject to some requirements such as: recognizing the position of the media in Islamic system، which has the duty of bearing the bearer of divine trust (responsibility)، offering proper context for conveying the message، harmony between theory and practice، media convergence، an Islamic study about audience and the like.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به جایگاه مهمی که رسانههای جمعی در جهان امروز پیدا کرده، و نقش اساسی که در ترویج و یا تضیف فرهنگ ایفا میکنند، دغدغهای بهوجود میآید مبنی بر اینکه این رسانهها در مواجهه با آموزههای اسلامی، همچون «امر به معروف» و «نهی از منکر»، که مهمترین سازوکار اسلام برای حفظ و پایداری دینداری جامعه است، چگونه عمل خواهند کرد؟ آیا این رسانهها از چنین ظرفیتی برخوردارند که از آنها برای جامعهپذیری و نظارت اجتماعی استفاده شود؟ و بهصورت دقیقتر، آیا میتوان اصل «امر به معروف» و «نهی از منکر» را بهعنوان «نظریة هنجاری رسانه» تلقی کرد؟ حاصل بررسی این است که رسانههای جمعی نهتنها از ظرفیت بسیار بالایی برای فرهنگسازی در جهت عمل و گسترش اصل «امر به معروف» و «نهی از منکر» برخوردارند، بلکه با توجه به تحولاتی که در حیات اجتماعی بهوجود آمده است، فعالیت رسانهای در مقایسه با شکلهای سنتی امر به معروف، دارای مزایایی منحصر به فرد است، و این ظرفیت و مزایای منحصر به فرد مسئولیت رسانهها را در جامعه اسلامی دو چندان میکند."