چکیده:
هدف این مقاله، بررسی اثر شوک رابطه مبادله بر تراز تجاری در قالب فرضیه اثر هاربرگر ـ لارسن ـ متزلر در اقتصاد ایران است. طبق این اثر، افزایش برون زای موقت رابطه مبادله در اقتصادهای کوچک باز موجب بهبود موقتی تراز تجاری این کشورها می شود، اما با گذشت زمان این ارتباط از بین رفته و میرا می گردد. به منظور بررسی الگوی سیستماتیک واکنش های تراز تجاری به شوک های رابطه مبادله از روش خود رگرسیون برداری ساختاری در دوره زمانی (1389ـ 1338) استفاده شده است. متغیرهای الگو عبارتند از رابطه مبادله، تراز تجاری و تولید ناخالص داخلی. نتایج تجربی موید وجود اثر هاربرگر ـ لارسن ـ متزلر در اقتصاد ایران است، به این معنا که شوک های مثبت رابطه مبادله در کوتاه مدت باعث بهبود تراز تجاری می شود، اما این اثر به سرعت میرا می شود.
The main purpose of this article is to study the impacts of terms-of-trade shocks on trade balance in Iran، using the HLM (Harberger – Laursen – Metzler) Effect theory. According to HLM Effect، an exogenous temporary increase in terms-oftrade of a small open economy leads to a temporary improvement in that country’s trade balance، but this effect fades away as time passes by. To study whether any systematic patterns exist in the responses of the trade balance، given to the termsof- trade shocks، a Structural Vector Auto Regression (SVAR) model has been employed. The variables used are terms of trade (unit value of export to unit value of import); Gross Domestic Product in constant prices and trade balance (net export to Gross Domestic Product) during 1959-2010. Our results approve the idea that there exists an HLM Effect in Iran's Economy.
خلاصه ماشینی:
به منظور بررسي الگوي سيستماتيک واکنش هاي تراز تجاري به شوک هاي رابطه مبادله از روش خود رگرسيون برداري ساختاري در دوره زماني (١٣٨٩ـ ١٣٣٨) استفاده شده است .
نتايج تجربي مويد وجود اثر هاربرگر ـ لارسن ـ متزلر در اقتصاد ايران است ، به اين معنا که شوک هاي مثبت رابطه مبادله در کوتاه مدت باعث بهبود تراز تجاري مي شود، اما اين اثر به سرعت ميرا مي شود.
نتايج مطالعه آنها نشان داد که وجود اثر مذکور به مقدار پارامترهاي خاص مدل بستگي داشته و اين مورد در خصوص تغييرات موقتي و دائمي رابطه مبادله نيز مصداق دارد.
با توجه به اينکه مقاله حاضر با استفاده از مدل خودرگرسيون برداري ساختاري به بررسي رابطه اثر شوک رابطه مبادله بر تراز تجاري مي پردازد، آزمون نرمال بودن نيز بر اساس قيدهاي ساختاري انجام مي شود.
اين نتايج تأييدي بر نتايج مدل مندوزا در خصوص اقتصادهاي باز کوچک است که به استناد آنها اثر شوک هاي برون زاي رابطه مبادله بر توليد ناخالص داخلي و تراز تجاري در ايران نيز گذرا مي باشد، به اين معنا که اثر هاربرگر - لارسن - متزلر در اقتصاد ايران نيز وجود دارد.
Svensson (1985), "Current Account Dynamics and the Terms of Trade: Harberger-Laursen- Metzler Two Generations Later", Journal of Political Economy, Vol. 93, No. 1.
Razin (1983), "Terms of Trade and the Current Account: The Harberger-Laursen-Metzler Effect", Journal of Political Economy, Vol. 91.