چکیده:
کیفیت سود یکی از واژگان حسابداری بوده که هیچ گونه اتفاق نظری درخصوص تعریف آن وجود ندارد. شیپر و وینسنت (2003)، کیفیت سود را به عنوان نزدیکی سود گزارش شده حسابداری به سود اقتصادی تعریف می کنند. به عبارت دیگر، نزدیکی بیشتر سود حسابداری به سود اقتصادی، بیانگر کیفیت بیشتر سود است. اندازه گیری کیفیت سود برمبنای تعریف فوق، سبب ایجاد مشکلاتی در عمل می گردد. علت آن است که بر اساس قواعد شناخت و اندازه گیری حسابداری نمی توان سود اقتصادی را مورد سنجش قرار داد. از آنجایی که سود اقتصادی قابل مشاهده نیست لذا امکان کمی سازی آن وجود ندارد. با توجه به دشواری موجود در تعریف عملیاتی کیفیت سود، از معیارهای مختلفی برای اندازه گیری این سازه استفاده شده است که مقاله حاضر به معرفی آنها می پردازد.
خلاصه ماشینی:
شیپر و وینسنت (٢٠٠٣) این معیارها را در قالب ٤ سرفصل به شرح زیر معرفی میکنند: معیارهای مرتبط با خصوصیات سری زمانی سود٣؛ معیارهای برگرفته از رابطه بین سود، جریان های نقدی و اقلام تعهدی ٤؛ معیارهای مرتبط با خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری ٥؛ و 6 معیارهای مرتبط با تصمیمات اجرایی .
به عنوان مثال ارتباط ارزشی سود یکی از معیارهای کیفیت سود است که از نظر فرانسیس و همکاران (٢٠٠٤) در سرفصل معیارهای مبتنی بر بازار جای دارد اما از نظر دچو و همکاران (٢٠٠٩) این معیار در طبقه معیارهای مرتبط با ضریب واکنش سود گنجانده میشود.
پایداری سود به شیوه گسترده تری نیز میتواند تعریف گردد به گونه ای که دچو و همکاران (٢٠٠٩)، قابلیت پیش بینی سود (به عنوان یکی دیگر از معیارهای کیفیت سود) را در سرفصل پایداری سود مطرح میکنند و آن را به عنوان یک معیار مجزا مدنظر قرار نمیدهند.
درخصوص مدل های استفاده شده جهت سنجش قابلیت پیش بینی (به عنوان یکی از معیارهای کیفیت سود)، سه ملاحظه تجربی باید مدنظر واقع شود.
محیطی که شرکت ها در آن فعالیت میکنند، همواره دستخوش تغییرات است لذا مدیریت با استفاده از انتخاب های حسابداری ، اقدام به هموارسازی سود نموده و بدین شیوه کیفیت سود را متاثر میسازد در ادبیات موضوعی، چندین روش برای سنجش هموارسازی سود (به عنوان یکی از معیارهای کیفیت سود) معرفی شده است ١٩ که به شرح زیر میباشند: لئوز و همکاران (٢٠٠٣) با استفاده از ٢ معیار، هموارسازی سود را اندازه گیری نمودند.