چکیده:
تحقیقات صورت گرفته در چند دهه اخیر، شناخت ما را نسبت به دلایل وقوع جرائم مختلف در نوجوانان افزایش داده است. بیش از 80 درصد نوجوانان اعلام کرده اند که حداقل یک بار مرتکب جرم شده اند؛ نوجوانانی که از 15 سالگی به بعد مرتکب جرم می شوند، احتمال زیاد دارد که در آینده اعمال مجرمانه خود را متوقف کنند و در عوض آن دسته از نوجوانانی که در سنین پایین دست به ارتکاب جرم می زنند ممکن است در مسیر نادرست قدم گذاشته و در آینده به جرائم متعدد و خشونت آمیز ادامه دهند. محققان مرکز یادگیری اجتماعی ارگان به این نتیجه رسیده اند که کودکان اغلب رفتارهای خشونت آمیز و مسائل مربوط به آن ها را از گفتگوهای بین خواهران و برادران و والدین در خانواده فرامی گیرند. بر اساس برآوردهای اخیر بین 30 تا 40 درصد رفتارهای ضداجتماعی ریشه در این گفتگوهای خانوادگی دارد. مطالعات نشان داده است که آموزش والدین می تواند باعث کاهش پرخاشگری در کودکان شود؛ هرچند میزان موفقت در کودکان سه و نیم تا شش ساله، 63 درصد و در بین کودکان شش و نیم تا دوازده ساله، تنها 27 درصد است. تاکنون طیف گسترده ای از برنامه های پیشگیری از جرم انجام شده است. خط مشی این برنامه ها از تمرکز بر فرد گرفته تا خانواده و جامعه متفاوت بوده، اما این هفت برنامه، که شامل آموزش مدیریت والدین، میانجی گری اوایل دوره کودکی و حمایت خانواده، درمان خانوادگی کاربردی، آموزش مهارت های حل مشکل، آموزش اتخاذ دیدگاه اجتماعی، برنامه های جامعه محور و برنامه های میانجی گری جامعه محور، از موفق ترین آن ها است
خلاصه ماشینی:
مقدمه سؤال اساسي که در بستر اين بخش از گزارش قرار دارد اين است : «آيا شناخت کافي از نوجوانان براي پيشگيري از جرم در اختيار داريم ؟» پاسخ اين سؤال بستگي به اين نکته دارد که آيا ما با ريشه هاي وقوع جرائم در نوجوانان آشـنا هسـتيم ؟ و ايـن کـه آيـا همـه مجرمـان نوجوان يکسانند؟ به ويژه اين که آيا تفاوتي بين آن دسته از نوجواناني که مرتکب جرائم خرد و غيرخشونت آميز ميشوند، با آن دسـته از نوجوانـان کـه مرتکـب جـرائم متعـدد و خشـن مي شوند، وجود دارد؟ تحقيقات صورت گرفته در سه دهه اخير شناخت ما را نسـبت بـه دلايـل وقـوع جـرائم مختلف در نوجوانان افزايش داده که ميتوان از نتايج آن بـراي پيشـگيري از جـرم اسـتفاده کرد.
به نظر ميرسد که راهکارهاي پيشگيرانه زير موفقيت هايي را به همراه داشته باشد: - کمک به نوجوانان براي مقاومت در برابر فشارهاي منفي دوسـتان ، مـيتوانـد مهـارت و آ ١٨٥ انگيزه لازم را براي عدم ارتکاب جرم در هنگامي که فرد در جمع دوستان خود قرار دارد، به آن ها بدهد (اشتينبرگ ، ١٩٨٩)؛ - آموزش به والدين براي اعمال نظارت دقيق ميتواند تعداد دفعاتي را که نوجوان بايد در مقابل فشارهاي منفي دوستان مقاومت کند، کاهش دهد؛ - از آن جا که تربيت فرزندان توسط والدين ارتباط مستقيمي با حمايت هاي اجتماعي دارد (يوشيکاوا، ١٩٩٤)، ممکن است نظارت والدين تحت تأثير حمايـت هـاي اجتمـاعي ضعيف چون فقر، جدايي والدين از يکديگر، اتفاقات تلخ زندگي و شرايط نامطلوب محل زندگي قرار گيـرد.