چکیده:
یکی از سنتهای نیکو، حسنه و با قدمت طولانی ادیان و مذاهب مختلف که مورد توجه و علاقه عموم مردم و اندیشمندان صالح و پیامبران الهی بوده و اسلام نیز بر آن تاکید ورزید و از سوی ائمه اطهار (علیهم السلام) سفارشات فراوان یافت به گونهای که مشروعیت آن بر کسی پوشیده نیست، وقف میباشد. نهاد وقف از جمله مصادیق خیریهای و نیک دوستی دین مبین اسلام است. آثار و پیامدهای اجتماعی وقف از جنبههای مختلف و به گونهای آشکار در جامعه ایران قابل مشاهده است. در واقع وقف یک حرکت انسانی در جامعه دینی است که بر اساس اختیار در جامعههای مختلف صورت میگیرد. بدین لحاظ دارای ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده و این آثار به همدیگر پیوندی تنگاتنگ دارد به طوری که حتی نتایج آشکار اجتماعی آن نیز دارای وجوه فرهنگی و اقتصادی و حتی و معرفتی خاص میباشد. در این نوشتار به آثار اجتماعی وقف و با تاکید بر بخش خاصی از این مباحث که در حیطه وقف اسلامی در جامعه ایرانی است، میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
ق مصادف با1101 تا 1111ش) وضع را دگرگون ساخت، مفتی گروه مهاجم، یعنی ملا زعفران و سایر علمای افغان، مردم اصفهان را رافضی و مشرک خواندند و این شهر را مفتوحالعنوه قلمداد کردند جماعت یاغی افغان تا هر کجا که میتوانستند و فرصت داشتند، املاک و اراضی وقف را جزو خالصه و تحت تصرف خود درآوردند و طومارها و وقفنامهها را از بین بردند، بسیاری از آن املاک را نیز به اراضی موات تبدیل نموده و قناتها را پر کردند و سایر آثار دیگر، اعم از دکانها، کاروانسراها و سایر مستغلات را خراب کردند؛ در حقیقت آنچه در عصر صفوی به خصوص از زمان شاهعباس اول تا آن زمان به عنوان موقوفات و تشکیلات اوقاف بر اساس نظم و تدبیر حاصل شده بود، یک باره با هجوم افغانیان و محاصره شهر و ویرانگریهای این گروه مهاجم از هم گسیخته شد، و تمام اسناد و دفاتر موقوفات را نابود کردند، به طوری که نوشتهاند: در این زمان رقبات دفتری صفویه را که تشخیص قرا را از دولتی و موقوفه ملی به درستی ربط میداد و در عمارت چهلستون ثبت و ضبط بوده است، به وسیله افغانها به رودخانه زایندهرود افکنده شد[1] و بدینصورت، اسناد و آثار بسیاری که مربوط به اوقاف عصر صفوی بود از این طریق نابود شده است.