خلاصه ماشینی:
"فصل دوم: موضع رهبران مذهبی شیعه در برابر دستگاه سیاست حایری برای تکمیل حلقه دوم این تحلیل خود که نوگرایی از طریق روشنفکران غربگرا به ایران تزریق شد، نیازمند آن است که نقش واسطهگری علما را تبیین نماید؛ بنابراین به بررسی موضع رهبران مذهبی شیعه در حوادث سیاسی میپردازد، تا جایگاه مرحوم نایینی و اندیشه ایشان را در فصلهای آینده روشن نماید.
از سوی دیگر، حایری در جمعبندی خود ـ با اینکه به مأخذ بحث مشروطه در تنبیهالامة که دو سوم کتاب را شامل میشود اشاره نمیکند ـ نوشته علامه نایینی را متأثر از اندیشمندان سده هیجدهم فرانسه، بهویژه تحت تأثیر غیر مستقیم مونتسکیو میداند و برای ریشهیابی این امر تلاش میکند (ص221ـ225).
1. خاستگاه فکری علامه نایینی در بحث استبداد نویسنده، این تحلیل را از کتاب تنبیهالامة دارد که: «وی استبداد را کم و بیش به شیوه آلفیری و مونتسکیو محکوم ساخت، ولی در بهرهجویی از شواهد و مدارک برای اثبات دیدگاه خود، همانند کواکبی به استدلالهایی گرایید که بیشتر بر مبانی اسلامی شالودهریزی شده بود و منابع غیر اسلامی مانند نظام سیاسی انگلیس بسیار به ندرت مورد استناد او قرار میگرفت» (ص239).
افزون بر آن، این تحلیل از حایری مطرح میشود که نواندیشان از این راه کلاه گشادی بر سر علما نهادند (ص54)، چنانکه این علما، سینهچاک مفاهیم غیر شفاف غربی شده، بهدنبال تبیین دینی آنها برآمدند و کسی مانند شیخ فضلالله این لوازم را دریافت و با آن مخالفت ورزید؛ همچنانکه تنها سید محمد طباطبایی از میان مجتهدان آنها را دریافته، حتی به زیان خود نیز آنها را پذیرا شد (ص104ـ107 و 134)؛ اما مرحوم نایینی آنها را چندان درنیافت و در شناخت این لوازم، حق با شیخ شهید بود (ص298ـ335)."