چکیده:
بحث مشروعیت عبادات اطفال یکی از سوالات مهم در مباحث فقهی بوده و فقهای عالیقدر شیعه درباره آن آرای متفاوتی ابراز کردهاند. از آنجا که کودکان همچون زمین حاصلخیزی هستند که تربیت صحیح آنها موجب سعادت و تربیت ناصحیح موجب شقاوت خواهد بود، لازم است تا والدین با توجه به آموزههای دینی به تربیت آنها توجه نموده و همت گمارند. یکی از آموزههای شرعی درباره کودکان آشنا کردن و وادار نمودن آنها به عبادات و مخصوصا نماز است و مسلما پاسخ به این سوال که آیا این عبادات مشروعیت دارد یا خیر میتواند تاثیر بسزایی در انگیزه کودک در انجام عبادات و نیز ارائه چهرهفقهی مناسب در این مساله داشته باشد.در این مقاله اثبات کردهایم که عبادات کودکان دارای امر شرعی بوده و مشروعیت و استحباب شرعی دارد. در این رابطه به دلیلهایی همچون عمومیت ادلّه تکالیف، عمومات و اطلاقات غیرتکلیفی که دلالت بر تشویق و کسب ثواب دارند، آیاتی از قرآن که دلالت بر عدم تضییع پاداش کسانی که عمل خوبی را انجام دهند، موثر بودن عبادات طفل به مانند برخی فعالیتهای حقوقی او، روایاتی که مستقیما کودک را امر به عبادت کرده و یا مشروعیت عبادت او را پذیرفته است و نیز دلیل عقل و قاعده لطف استناد شده است. بنابراین وجوب عبادات در حق کودک از باب امتنان از کودک برداشتهشده و مشروط به بلوغ گردیدهاست اما استحباب و مشروعیت آنها باقی است
To study the legitimacy of children’s worship is one of the important question in judicial discussions and the supreme jurists declared different opinions about it. Since the children are like a fertile land which correct trainings cause their felicity and incorrect cultivations cause their misfortune، thus it is necessary that the parents with respect to religious teachings be attentive to their training.
One of religious teaching for the children is to introduce and incite them to worship (especially to pray). Evidently the answer to this question whether these worships are legitimate or not has effective influence in motivation of the child to perform worships. Also it is effective in showing the proper judicial feature of this problem.
In this article we have proved that the children’s prayers are legal by indicating some reasons. Hence، the necessity of the worship has been removed of the children until the maturity age but its legitimacy has remained.
خلاصه ماشینی:
"در این رابطه به دلیلهایی همچون عمومیت ادله تکالیف، عمومات و اطلاقات غیرتکلیفی که دلالت بر تشویق و کسب ثواب دارند، آیاتی از قرآن که دلالت بر عدم تضییع پاداش کسانی که عمل خوبی را انجام دهند، مؤثر بودن عبادات طفل به مانند برخی فعالیتهای حقوقی او، روایاتی که مستقیما کودک را امر به عبادت کرده و یا مشروعیت عبادت او را پذیرفته است و نیز دلیل عقل و قاعده لطف استناد شده است.
(بجنوردی، القواعدالفقهیه، 4،115؛ مراغهای، العناوین، 2،667) به این حکم عقلی ایراد وارد شده و آن اینکه اگر کودک به حکم عقل در برابر اتیان واجبات مستحق پاداش ثواب است بنابراین باید به حکم عقل در برابر انجام امور حرام و ممنوع مانند ظلم یا قتل نفس مستحق عذاب و عقوبت باشد درحالیکه میدانیم شرعا کودک تا رسیدن به سن بلوغ مستحق مجازات و عذاب و عقوبت نیست پس همانطورکه حکم عقل در مجازات و عذاب کودک به حکم شرع مردود و غیرقابل قبول است پس حکم به اجر و ثواب او در قبال انجام واجبات و تکالیف نیز مردود و غیرقابل قبول بوده و بنابراین چون عبادات و واجبات برای کودک اجر و پاداش و ثواب ندارد بنابراین مشروعیت و استحباب هم نخواهد داشت.
نتیجهگیری با توجه به استدلالهای مطرح شده نظریه مشهور فقهای شیعه مبنی بر مشروعیت داشتن عبادات کودکان و ثبوت استحباب شرعی برای این عبادات قابل قبول است زیرا: 1- عمومات و اطلاقات تکالیف شامل غیربالغین نیز میباشد و تخصیص یا تقییدی در این عمومات و اطلاقات نسبت به بالغین ثابت نیست البته تخصیص در تکالیف الزامی نسبت به بالغین وجود دارد اما تکالیف استحبابی مختص به بالغین نبوده و کودکان را نیز شامل میشود."