چکیده:
فرش دستباف همواره به عنوان یکی از مهمترین کالاهای صادراتی غیر نفتی در ایران مطرح بوده که به دلیل برخورداری ازتنوع و گوناگونی در طرح و محتوای هنری،رنگ و بافت،جزء معدود کالاهایی است که مصرف کنندگانی با سلایق مختلف را شامل می شود.این هنر_صنعت در ایران دارای قدمتی چند هزار ساله بوده که از ایران به دیگر کشورها و حتی قاره اروپا انتقال یافت.این محصول علاوه بر معرفی فرهنگ دیرپای ایرانیان،دارای ارزش اقتصادی و بازرگانی فراوانی نیز می باشد.تغییرات اساسی محیطی و همچنین تغییر در سلایق بازارهای مختلف و نیز بالا رفتن سطح سفارش پذیری کالاها و رقابت شدید بین المللی باعث شده است علیرغم آنکه کشورمان در حوزه صنعت فرش دستباف دارای مزایایی متعددی می باشد به دلیل ضعف در بازاریابی و نبود شناخت جامع از بازارهای بین المللی،با عدم بهره گیری مناسب اقتصادی از این صنعت روبه رو باشد.این تحقیق سعی دارد تا با ارائه مبانی و رویکردهایی که برای انتخاب بازارهای خارجی وجود دارد، با تحلیل وضعیت بومی صنعت فرش دستباف کشور،مدلی مفهومی،منسجم و جامع را برای سنجش و انتخاب بازارهای خارجی فرش دستباف با توجه به متغیرهای گوناگون مربوط به محیط های کلان و اثرگذار،ارائه دهد.در این نوشتار ضمن بررسی مدل ها و الگوهای مرتبط با شناسایی بخش ها در بازار بین المللی به تشریح روش های قاعده مند در انتخاب بازارهای بین المللی پرداخته می شود و با ارائه وضعیت اقتصادی و صادراتی صنعت فرش دستباف،مقایسه ای تطبیقی با کشورهای رقیب صورت می پذیرد.با توجه به تعیین شاخص های مختلف و همچنین محاسبه ضریب مسیر محیط های مختلف،از یافته های این تحقیق،می توان به ارائه مدلی مفهومی که در آن اهمیت هر یک از محیط ها در انتخاب بازارهای خارجی صنعت فرش دستباف،مشخص شده است،اشاره کرد.شفاف کردن قوانین صادرات و واردات،تنظیم تعرفه های گمرکی مناسب،تهیه و تدیون استانداردهای جامع و نظارت بر حسن اجرای آن ها از جمله راهکارهایی می باشد که برای بهبود وضعیت صادراتی و بالا بردن توان انتخاب در بازارهای بین المللی در حوزه صنعت فرش دستباف ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
تغییرات اساسی محیطی و همچنین تغییر در سلایق بازارهای مختلف و نیز بالا رفتن سطح سفارش پذیری کالاها و رقابت شدید بینالمللی باعث شده است علیرغم آنکه کشورمان در حوزه صنعت فرش دستباف دارای مزایایی متعددی میباشد به دلیل ضعف در بازاریابی و نبود شناخت جامع از بازارهای بینالمللی، با عدم بهرهگیری مناسب اقتصادی از این صنعت روبهرو باشد.
در این نوشتار ضمن بررسی مدلها و الگوهای مرتبط با شناسایی بخشها در بازار بینالمللی به تشریح روشهای قاعدهمند در انتخاب بازارهای بینالمللی پرداخته میشود و با ارائه وضعیت اقتصادی و صادراتی صنعت فرش دستباف، مقایسهای تطبیقی با کشورهای رقیب صورت میپذیرد.
با توجه به تعیین شاخصهای مختلف و همچنین محاسبه ضریب مسیر محیطهای مختلف، از یافتههای این تحقیق، میتوان به ارائه مدلی مفهومی که در آن اهمیت هریک از محیطها در انتخاب بازارهای خارجی صنعت فرش دستباف، مشخص شده است، اشاره کرد.
شفاف کردن قوانین صادرات و واردات، تنظیم تعرفههای گمرکی مناسب، تهیه و تدوین استانداردهای جامع و نظارت بر حسن اجرای آنها از جمله راهکارهایی میباشد که برای بهبود وضعیت صادراتی و بالا بردن توان انتخاب در بازارهای بینالمللی در حوزه صنعت فرش دستباف ارائه شده است.
سئوالاتی که این تحقیق در پی پاسخگویی به آنها میباشد عبارتند از: - مهمترین شاخصهای مدل ارائه شده برای انتخاب بازارهای خارجی فرش دستباف ایران کدامند ؟ - میزان اهمیت و اثرگذاری هریک از مولفهها به چه میزان است ؟ 1.
Koch Adam j; "Selecting overseas markets and entry modes: two decision processes or one"; Marketing and Intelligence Planning, 2001.