چکیده:
در یک تقسیم بندی کلان، دو گونه فلسفه ی دین داریم: فلسفه ی دین واقع گرا و فلسفه ی دین ناواقع گرا. دان کیوپیت متاله انگلیسی، معتقد است دوران شکوفایی واقع گرایی افلاطونی سپری شده است و ایمان دینی باید مدرنیزه شود. او معتقد است هیچ واقعیت الاهیاتی عینی و ثابت و معقولی در بیرون وجود ندارد تا به مدد آن بتوانیم نظریه هایمان را بیازماییم. این مقاله که در پی نقد و بررسی آرای ناواقع گرایانه ی الاهیاتی دان کیوپیت است، پس از مروری بر پیشینه ی نگاه ناواقع گرایانه به دین، به تشریح دیدگاه ناواقع گرایانه ی دان کیوپیت پرداخته ایم. پس از آن، به نقد و بررسی آرای وی می پردازیم. در این بخش بر آنیم تا در ضمن نقد آرای ناواقع گرایانه دان کیوپیت، به نقد مبانی و پیامدهای منفی ناواقع گرایی دینی نیز اشاره کنیم. بخش پایانی را نیز به نتیجه گیری اختصاص داده ایم.
خلاصه ماشینی:
"از این رو می پرسد که آیا «ایمان » پاسکال در گفته ی معروف وی که «ایمان ، احساس خدا از راه دل است ؛ نه از راه عقل »، بیانگر است ؟ یعنی چیزی نیست مگر بیان راستین احساس دین انسان در لفافه ی استعارات متعارف مسیحی ؟ یا آن که تصور می کرد ذوات واقعی اما نامرئی ، مثلا خدا و مسیح ، در آسمان وجود دارد؟ آیا پاسکال در دین ، واقع گرا است و گمان می برد در برابر هر اندیشه ی دینی ، ذات دینی متناظر با آن وجود دارد؟ یا این که ناواقع گرا است ؟ پاسکال با طرد برهان متافیزیکی عقل برای راهیابی به خدا، هیچ راهی برای دانستن قطعی وضع عینی نداشت و برای دستیابی به ایمان رهانیده ، یعنی ایمانی که او می جوید، ناچار بود از دلواپسی درباره ی عینیت ، فرا رود.
از این رو می پرسد «آیا ایمان پاسکال در گفته ی معروفش : «ایمان ، احساس خدا از راه دل است ؛ نه از راه عقل »، بیانگر است ؟ یعنی چیزی نیست مگر بیان راستین احساس دین انسان در لفاف استعارات متعارف مسیحی ؟ یا آن که تصور می کرد ذوات واقعی اما نامرئی ، مثلا خدا و مسیح ، در آسمان وجود دارد؟ آیا پاسکال در دین واقع گراست و گمان می برد در برابر هر اندیشه ی دینی ، ذات دینی متناظر با آن وجود دارد؟ یا این که ناواقع گراست ؟ پاسکال با طرد برهان متافیزیکی عقل برای راهیابی به خدا، هیچ راهی برای دانستن قطعی عینی نداشت و برای دستیابی به ایمانی که پاسکال می جوید، او ناچار است از دلواپسی درباره ی عینیت فرا بگذرد؛ چراکه مفهوم درونی هر دریافتی که یاری متافیزیک را طرد می کند، جز این نیست ."