چکیده:
از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سلوک و تحول معنوی انسان است. این تحول را در مسیحیت می توان با روی کردهای متفاوت عرفانی، کلامی و کتاب مقدسی مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر، این سلوک معنوی را می توان از ابعاد گوناگون، نظیر جایگاه آن در دین، تاثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی، راه های تقرب و سلوک به خدا و ... مورد بررسی قرار داد. اما یکی از پرسش های مطرح در این جا این است که خود این سلوک به چه معنا و از چه سنخی است. سخن در این است که چه رخ می دهد که سالک الی الله به کمال دست می یابد؛ آیا تحولی حقیقی در او رخ داده است یا تشریفا او را کامل و مقرب خدا می خوانند؟ در مسیحیت و مشخصا عهد جدید، این سلوک عرفانی و کمالی، تحولی وجودی، حقیقی، تشکیکی و در عین حال بیشتر اعطایی است و با واژگانی نظیر تقدیس، اتحاد با خدا و مسیح و نورانی شدن بیان می شود؛ که شاکله ی این نوشتار را شامل است.
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر، کار مسیح دارای دو جنبه است : نخست این که خدا به مؤمنان اعتبار می بخشد و منزلت راستی و صداقت می دهد و دیگر این که به آنان قدرت می بخشد تا درست کارانه زندگی کنند؛ این که آنان مطابق تصویر پسر خدا شوند و در شکوه آینده ی او سهیم گردند و در خانواده ی الاهی حضور یابند (افسسیان ، ١: ٥) و با خانواده ی الاهی یکی شوند (٢٣، ص: ١٠٩٩): نقشه ی غیر قابل تغییر خدا همواره این بوده است که ما را در خانواده ی الاهی خود به فرزندی بپذیرد؛ و برای این منظور، عیسی مسیح را فرستاد تا جانش را در راه ما فدا کند (افسسیان ، ١: ٥).
مطابق نگاه تثلیثی مسیحیت ، تقدیس نیز فعل خدا در قلب مؤمن است : اما خود خدای سلامتی شما را بالکل مقدس گرداناد و روح و نفس و بدن شما تماما بی عیب محفوظ باشد در وقت آمدن سرور ما عیسی مسیح (اول تسالونیکیان ، ٥: ٢٣).
هرچند تقدیس کامل و نهایی در دنیا به دست نمی آید (١٨، ص: ١٢١٥) و زمانی محقق خواهد شد که مؤمن مسیح را ملاقات کند (٧، ص: ٢٧٨)؛ هنگامی که «کامل آید» و «جزئی نیست » شود (٣٤، صص : ٦٦-٦٧) و این هنگام رجعت مسیح است ، که دیگر امکان گناه وجود ندارد و مؤمنان پر از شکوه و جلال خواهند شد."