چکیده:
حاکمان استفاده از نهادهای ناظر و کنترلکننده را با هدف شناسایی مسائل مختلف قلمرو حکومتی خود، امری لازم میدانستند و همواره به آن توجه میکردند. بازرسی شاهنشاهی، یکی از مجموعه سازمانهای اطّلاعاتی عصر پهلوی دوم بود. این مرکز در سال 1337ش/1958م، بنابه فرمان محمدرضاشاه تاسیس و مجددا در اواخر دهه 1340ش، بعد از وقفهای کوتاه، احیا شد. انگیزهها و اهداف شاه از احیای این سازمان در واقع تلاش برای حذف مخالفتها، رفع موانع تداوم و تثبیت رژیم، مبارزه با فساد و نارسایی، تامین سلامتی نظام اداری و... بود. این جدای از بدگمانی و ترسی بود که به ویژه بعد از کودتای 28 مرداد، شاه به شخصیتهای متنفذ و نهادهای کشور یافت. این سازمان اختیارات بسیار و تقریبا نامحدودی داشت؛ بنابراین مسئله بسیار مهم، در ارتباط با نام سازمان، عملکرد آن است؛ یعنی مجموعه اقداماتی که سازمان، در راستای انجام وظایف کرد. در واقع، با بررسی کارکرد ادارهها و سازمانهاست که میتوان پویایی یا رکود آنها را نشان داد. سازمان در طول عمر خود به ویژه در دوره دوم، یعنی از سال 1351ش تا ۱۳۵۷ش/۱۹۷۲ تا ۱۹۷۹م و همزمان با ریاست فردوست، اقدامات بسیاری انجام داد و در جریان وضعیت داخلی کشور قرار گرفت. مقاله حاضر با روش تاریخی، درصدد بررسی علل تاسیس مجدد سازمان و واکاوی عملکرد و تاثیر این مرکز در دوره دوم عمر و زمان ریاست حسین فردوست است.
Utilizing supervisory and controlling institutions in order to identify various issues of governing territory was considered necessary by rulers. Imperial inspection was one of the intelligence agencies during Pahlavi the second. This agency was established in 1958 under the command of Mohammad Reza Shah and was revived after a short break in the 1960s. In fact، the purpose of the king to revive the agency was to eliminate objections، remove obstacles to the consolidation of the regime، combat with corruption and failure، and ensure the wellbeing of bureaucracy. This was apart from the king`s suspicion to and fear from influential figures and institutions in the country، especially after Mordad 28th coup. The organization had abundant and almost unlimited authority. Therefore، a very important issue related to the name of the organization is its performance، that is، a series of actions done in order to perform the tasks. Actually by examining the performance of administrations and organizations، it is possible to reveal their dynamism and stagnation. From 1972 to 1979 and along with the presidency of Fardoust، the organization performed several activities and was informed of the internal situation of the country. The present article utilizing a historic method aims at investigating the reasons for reviving the organization and the quality of its performance and effect during the second period and presidency of Hussein Fardoust.
خلاصه ماشینی:
تاکنون کار مستقلی، درباره سازمان بازرسی شاهنشاهی و عملکرد آن انجام نشده است؛ هرچند در منابع مختلف، اشارههای پراکندهای در این باره وجود دارد؛ ازجمله خاطرات دولتمردان رژیم پهلوی که اکثرا بعد از انقلاب نوشته شدهاند، مانند خاطرات حسین فردوست موسوم به «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» و در کنار این، منابع تحقیقاتی داخلی و خارجی همچون کتاب «سیری در تاریخ شاهنشاهی» اثر حسین میرخلفزاده و «ایران سراب قدرت» نوشته رابرت گراهام.
بههرحال، این سازمان به اندازه ساواک یا ارتش گسترده نبود و تشکیلات و پرسنل چندانی نداشت؛ اما، به عنوان مرکزی برای آمارگیری و اطلاع از وضعیت کشور شکل گرفت و دارای اختیارات وسیعی بود که طی دو دهه آخر حکومت پهلوی، به صورت مخفیانه و علنی، گزارشهای بسیاری تهیه کرد.
اگر آنطورکه انتظار میرفت سازمان در حذف فساد مؤثر بود، باید تا اواخر عمر رژیم دامنه این معضل برچیده میشد و بعد از آن، نیازی به برپایی کمیسیونهای بازرسی شاهنشاهی5 و همچنین، اقدام شاه برای تصویب برنامه مبارزه با فساد، در 6 بهمن 1354ش/1976م، نبود.
همینطور سازمان در بسیاری از مواقع به وظیفۀ خود که بیشتر همان گردآوری اطلاعات و ارائه آمار و گزارش آنها بود عمل میکرد؛ ولی از این منظر که در ساختار حکومت پهلوی دوم، زمینه برای بررسی و رسیدگی به تمام گزارشها وجود نداشت، بسیاری از گزارشها قبل از آنکه به شخص شاه برسد، بایگانی و بسته میشدند؛ لذا عملکرد سازمان بازرسی شاهنشاهی طبیعتا نمیتوانست تأثیر چندانی در بهبود وضعیت داشته باشد.