چکیده:
در طول تاریخ باستان، اقوام بیابان گرد شمال قفقاز، با گذر از گذرگاههای قفقاز، بهخصوص دو گذرگاه پراهمیت «دربند» و «داریال»، مناطق ثروتمند جنوبی را غارت میکردند. در دوران شاهنشاهی خسرو انوشیروان، استحکامات نیرومندی در مقابل این گذرگاهها ساخته شد و اقوام بیابان گرد شمال قفقاز دیگر نتوانستند از طریق این دو گذرگاه مناطق جنوبی را مورد هجوم قرار دهند.
در این مقاله با بهرهگیری و استنتاج از اغلب منابع تاریخی مرتبط، اعم از قفقازی، رومی و ایرانیـاسلامی، تلاش کردهایم تا نشان دهیم چگونه در سده 6 میلادی، در پی نفوذناپذیری دو گذرگاه مذکور، اقوام بیابانگرد شمال قفقاز برای نفوذ به مناطق جنوبی، متوجه گذرگاه سوم قفقاز، یعنی لازیکا شدند، و چگونه ایرانیان و بیزانسیها با جنگ و دیپلماسی کوشش میکردند بر این گذرگاه مسلط شوند.
In ancient times، nomad tribes of the north Caucasus، passing through Caucasian natural gates، most importantly among them، Darial and Derbent، plundered wealthy southern regions. During of reign of Khosrow Anushirvan، the Sasanian king built strong fortresses along these passages، and Caucasian nomadic tribes of the north Caucasus could no longer pass through these two passages to invade southern regions. In this paper، according to all the historical sources، including Caucasian، Roman and Iranian-Islamic sources، we try to show how، in the 6th century AD، the nomad tribes who were no longer able to penetrate through the two former passages، turned their attention to Lazica as third major Caucasian passage. We will study how the Iranians and the Byzantines attempted to dominate this passage by war and diplomacy.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله با بهره گیری و استنتاج از اغلب منابع تاریخی مرتبط ، اعم از قفقازی، رومی و ایرانی ـ اسلامی، تلاش کرده ایم تا نشان دهیم چگونه در سدة ٦ میلادی، در پی نفوذناپذیری دو گذرگاه مذکور، اقوام بیابان گرد شمال قفقاز برای نفوذ به مناطق جنوبی، متوجه گذرگاه سوم قفقاز، یعنی لازیکا شدند، و چگونه ایرانیان و بیزانسیها با جنگ و دیپلماسی کوشش میکردند بر این گذرگاه مسلط شوند.
از میان پژوهشگرانی که پیش از این در این زمینه قلم زده اند، می توان به عنایت الله رضا اشاره کرد که در چندین اثر، از جمله «تاریخ اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول » و«ایران و ترکان در روزگار ساسانیان »، به تاریخ مردمان قفقاز در دورة باستان پرداخته است ؛ اما در مقاله ای با عنوان «نگاهی به سیاست دولت ساسانی در غرب قفقاز» به اجمال از اهمیت دو گذرگاه مهم قفقاز سخن به میان آورده ، به طور اخص به اهمیت گذرگاه لازیکا در نیمۀ دوم سدة پنجم و نیمۀ نخست سدة ششم میلادی میپردازد.
بازتاب این اوضاع و ویرانی استحکامات دربند را می توان در شدت خشم یزدگرد دوم ، پس از شورش وارتان مامیکونیان مشاهده کرد: «شاه بیاندازه خشمگین بود نه تنها به سبب گزارش هایی که در مورد غارت کشورش و کشته شدن سپاهیانش شنیده بود، بلکه برای از بین رفتن برج های مراقبت که [ایرانیان ] با مشقت فراوان در سالیان دور بنا کرده بودند و حال در زمان پادشاهی او ویران شده بود، و قابل تصور نبود که چگونه آنها در آن شرایط میتوانستند آن بنا را تجدید کنند."