چکیده:
هدف اصلی این تحقیق شناسایی و تحلیل سازوکارهای توسعة کسبوکارهای کوچک و متوسط در استان قزوین است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ رویکرد تحقیق، کمی است. شیوة جمعآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق مدیران کسبوکارهای کوچک و متوسط در استان قزوین بودند که بر اساس فرمول کوکران 93 نفر از آنها به روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی جمعآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن از طریق پانل متخصصان بررسی و کسب شد. برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (94/0). دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخة 19 و همچنین نرمافزار LISREL نسخة 5/8 تجزیهوتحلیل شدند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سازوکارهای مالی - تسهیلاتی، حمایتی، آموزشی، مدیریتی و ارتباطی از جمله مهمترین سازوکاهای توسعة کسبوکارهای کوچک و متوسط هستند.
The main purpose of this study was to identify and analyze the mechanisms of small and medium enterprises (SMEs) development in Qazvin province. The study is an applied quantitative research. The data was collected using a descriptive-survey method. The statistical population of the study consisted of managers in charge of SMEs in Qazvin province. 93 people were selected as the sample by using proportionate stratified sampling method based on Cochran Formula. The main data-collection tool was the questionnaire. Validity of the questionnaire was approved by a panel of experts. In order to measure the reliability of questionnaire، Cronbach Alpha coefficients was used (0.94). The data was analyzed by SPSSand LISREL software. The findings indicate that financial– facilities، support، educational، management and communication mechanisms are the most important mechanism for SMEs development.
خلاصه ماشینی:
دانشیار دانشکدة کارآفرینی، دانشگاه تهران تاریخ دریافت : ٩٢/٨/١ تاریخ پذیرش : ٩٢/١١/٢٣ چکیده هدف اصلی این تحقیق شناسایی و تحلیل سازوکارهای توسعۀ کسب وکارهای کوچک و متوسط در استان قزوین است .
امروزه ، اقتصاد کشورهای توسعه یافته بر محور کسب وکارهای کوچک و متوسط استوار است و عموما کارآفرینان این بنگاه ها را تاسیس می کنند که معمولا وجوه مورد نیاز برای توسعۀ طرح و ایدة خود را در اختیار ندارند (ایزدخواه و اصغری زاده ، ١٣٨٨).
بیشترین منافع رشد کسب وکارهای کوچک و متوسط مربوط به کمک این نوع کسب وکارها به بخش استخدام و اشتغال است (٢٠٠٤ ,Reid and Harris ;٢٠٠٣ ,Hamilton and Dana)؛ بنابراین بسیاری از دولت ها متقاعد شده اند که باید بستر رشد و توسعه را برای واحدهای کوچک و متوسط فراهم سازند و آن ها را حمایت کنند (٢٠٠٨ ,Kyaw).
داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامۀ محقق ساخته گردآوری شد که بر اساس پیشینۀ تحقیق تدوین شده بود و شامل دو بخش ویژگی های فردی و حرفه ای مدیران و سازوکارهای توسعۀ کسب وکارهای کوچک و متوسط (٣٧ گویه ) بود که در قالب طیف لیکرت بررسی شدند.
با توجه به نتایج جدول ٤ میتوان گفت که عامل های مالی - تسهیلاتی ، حمایتی ، آموزشی ، مدیریتی و ارتباطی تا حدود زیادی ابعاد مستقل و مجزای سازوکارهای توسعۀ کسب وکارهای کوچک و متوسط را اندازه گیری میکنند و این موارد به ترتیب اولویت رتبۀ اول تا پنجم را در تدوین این سازوکارها به خود اختصاص می دهند.
همان گونه که یافته های تحقیق نشان داد، از دیدگاه مدیران مورد مطالعه عوامل مالی و تسهیلاتی مهم ترین سازوکارها در زمینۀ توسعۀ کسب وکارهای کوچک و متوسط مطرح هستند.