خلاصه ماشینی:
"روسها با احداث این خط لوله که قرار است در سال 0102 به بهرهبرداری برسد و سالانه حدود 55 میلیارد متر مکعب گاز به اروپای غربی منتقل نماید قصد دارند که ضمن افزایش عرضه منابع انرژی خود به اروپا که نفوذ ایشان را نیز افزایش خواهد داد،جمهوریهای بد عادت شده بازمانده از شوروی سابق را دور بزنند و نشان دادهاند که برای این منظور حاضر به سرمایهگذاریهایی چنین عظیم هستند.
البته روسها هماکنون با استفاده از ظرفیتهای بالای تولید نفت خود و تلاش برای رسیدن به رکوردهای تولیدی قبل از فروپاشی شوروی بیش از 21 درصد تولید نفت جهان را در اختیار دارند و در چند سال گذشته برای اولین بار در طول تاریخ،نفت خود را به بازار ایالات متحده آمریکا نیز وارد کردند و به عبارتی تلاش کردهاند که با در اختیار داشتن سهم بالا در تولید جهانی نفت در این عرصه نیز نقشی فراتر از سهم ذخایر خود ایفا کنند اما با توجه به نسبت ذخایر به تولید حدود 12 سال(حد اکثر زمانی که میزان تولید فعلی قابل تداوم است)همانگونه که اشاره شد روسیه در این زمینه در طولانی مدت حرف چندانی برای گفتن نخواهد داشت.
همچنین درحالیکه مسائل زیست محیطی اهمیت روزافزونی یافتهاند،در میان سه سوخت فسیلی برپایه کربن یعنی ذغال سنگ،نفت خام و گاز طبیعی که درحال حاضر بیش از 09 درصد انرژی جهان را تأمین میکنند،گاز طبیعی سازگاری بیشتری با محیط زیست دارد علاوه بر این درحالیکه نسبت ذخایر به تولید نفت جهان با توجه به میزان تولید فعلی نفت حدود 82 سال است،نسبت ذخایر به تولید گاز طبیعی بیش از 56 سال میباشد و نیز در دهه گذشته شانس اصابت اکتشافات جدید ئیدروکربوری به حوزههای مستقل گازی بیش از حوزههای نفتی بوده است."