چکیده:
روایت¬شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه¬ی طبیعت، شکل و نقش روایت می¬پردازد و می¬کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. در نزد ژنت روایت¬شناسی عبارت است از مطالعه¬های روایت¬ها به مثابه¬ی بازنمایی لفظی حوادث و موقعیت¬هایی که در زمان نظم یافته است. طبق این تعریف، روایت¬شناسی بر ارتباطات ممکن میان داستان و متن روایی، به¬ویژه زمان، وجه و آوا می¬¬پردازد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل شعر نشانی براساس مؤلفه¬های روایی ژنت است که براساس منابع کتابخانه¬ای و روش تحلیلی- توصیفی و پس از مباحث مقدماتی درمورد اهمیت سپهری، شعر نشانی، جایگاه ژنت در نزد ساختارگرایان و تعریف عناصر روایی ژنت، در قسمت اصلی مقاله، به آن پرداخته شده است.یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که شعر نشانی، از طریق سفر به زمان گذشته و آوردن آن به زمان حال، علاوه بر زیبایی¬آفرینی و تأثیرگذاری، آدمی را به نامیرایی و تسلط بر زمان امیدوار می¬کند و با تطبیق بین زمان متن و حجم متن، با ضرباهنگ و شتابی بالا موجب رسایی و تأثیر داستان در ذهن روایت¬نیوشان می¬شود. همچنین رابطه¬ی بین دفعه¬های تکرار یک حادثه در داستان و دفعه¬های روایت شده، به¬صورت بسامد مفرد بیان می¬شود. با وجود فاصله¬¬گیری سطوح داستان و گزارش و حضور اندک راوی، جزئیات و اطلاعات نسبتا بیش¬تری ارائه می¬شود و طرح اسطوره¬ی جستجو، بهانه¬ای می¬شود تا نظرگاه رهگذر، مبنی بر چگونگی راه¬بردن به خانه¬ی دوست، مجال بروز و ظهور پیدا کند. نهایت این¬که: سپهری از بیرون ذهن شخصیت به حوادث داستانی می¬نگرد و خواننده بیش¬تر تک¬گویی همین رهگذر را خطاب به سوار می¬خواند.
خلاصه ماشینی:
"شواهد این بخش ،عبارت است از: «ره گـذر شـاخه ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشـید/وبـه انگشـت نشـان داد سـپیداری و گفت : /نرسیده به درخت /کوچه باغی است کـه از خـواب خـدا سـبزتر اسـت / و درآن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است /می روی تا ته آن کوچه کـه از پشـت بلـوغ سر به در میآرد/ پس به سمت گل تنهایی می پیچی / دو قدم مانده به گل / پای فـواره ی جاوید اساطیر زمین میمانی / و تو را ترسی شفاف فرامی گیرد/ در صمیمیت سیال فضـا خش خشی میشنوی / کودکی می بینی / رفته از کاج بلندی بالا جوجه بـردارداز لانـه ی نور/ و از اومی پرسی / خانه ی دوست کجاست ؟» (همان : ٣٥٩) در نمونه های بالا، بیش تر با عنصـر «صـحنه » روبـه رو هسـتیم ؛ چـه ، از آن جـا کـه بیش تر گزاره ها، به گفت وگو اختصاص دارد،می توانیم تقریبا کلمات متن روایـت را بـا تعداد کلماتی که در عالم داستان گفته شده است ، مساوی فرض کنیم ."