چکیده:
هدف اساسی این مقاله بررسی چگونگی گسترش بهینهی حجم پول در شرایطی است که سیاست گذار در خصوص وجود رابطه میان تورم و بیکاری (برقراری رابطهی فیلیپس) اطمینان لازم را ندارد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولا وجود رابطه میان تورم و بیکاری در ایران تایید نمیگردد و ثانیا بر اساس بهینهیابی تابع زیان تعریف شده برای بانک مرکزی که تنها در برگیرندهی تورم میباشد مسیر گسترش حجم پول طی شده تا کنون از مسیر بهینه استخراج شده فاصله داشته و این موضوع به خصوص در دورهی 1385-1360 تشدید گردیده است.
This paper is aimed at determining optimum monetary policy (MP) under uncertainty conditions. Existing obscurity about the relationship between inflation and unemployment may cause error for monetary policy. The findings of this paper show: first، the negative relationship between inflation and unemployment has not been confirmed. Second: based on Central Bank optimizing lose function، the travelled track of money volume is far from optimum trend، especially during the period of 1360-1385. Further، the main outcome shows that Central Bank should control inflation rate rather than unemployment. In fact monetary policy should concentrate on controlling inflation rate and ignore employment target.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولا وجود رابطه میان تورم و بیکاری در ایران تایید نمیگردد و ثانیا بر اساس بهینهیابی تابع زیان تعریف شده برای بانک مرکزی که تنها در برگیرندهی تورم میباشد مسیر گسترش حجم پول طی شده تا کنون از مسیر بهینه استخراج شده فاصله داشته و این موضوع به خصوص در دورهی 1385-1360 تشدید گردیده است.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است قواعدی نظیر قاعدهی تیلور در شرایطی که نوسانات اقتصادی دامنهی Sargent and Wallas Bertocci and Spagit Ballavers and Yellend Taylor تغییر اندکی داشته و نیز برآوردهای نرخهای طبیعی از دقت لازم برخوردار باشد مناسب است و از همین رو است که اورفاندیس 1 () نشان میدهد که چگونه عدم دریافت صحیح از نرخها 2 میتواند بهکارگیری چنین قواعدی را با مشکل مواجه سازد.
در ادامه ویلیامز با حل مجدد مدل و با استفاده از واریانس Williams ضرائب و کواریانس بین آنها به رابطهی 6 در شرایط وجود نااطمینانی دست مییابد: (6) آنچه که در اینجا بایستی توضیح داده شود آن است که ضریب برابر یک در نظر گرفته شده است که گویای آن است که سیاستگذار به سختی متقاعد میشود که مسیر گذشته خود را اصلاح نماید و بر این اساس اصلاحات در سیاست پولی بستگی به سایر اجزاء تابع فوق خواهد داشت.
نمودار 5: توابع زیان سیاستگذاری همراه با نرخ رشد نقدینگی / 6- ارائهی مدلی جهت سیاستگذاری پولی در ایران به هر ترتیب آنچه که تاکنون ارائه گردید گویای آن است که رابطهی معنیداری حتی با یک فاصله اطمینان 70 درصدی نیز در خصوص رابطه میان بیکاری و تورم وجود ندارد، بر این اساس مدل نیوکینزی کوتاهمدت زیر با در نظر گرفتن نقطه نظر فوقالذکر ارائه میگردد."