چکیده:
چون دموکراسی ماهیت پویا و زایایی دارد، بحث و بررسی در بـاب مبـانی ، آمـوزههـا و تطور مفهومی آن همچنان ادامه دارد. پژوهش و تبیین علمی نظریة دموکراسی رایزنانـة هابرماس، و ارزیابی انعکاس، و نسبت مبانی فلسفی و معرفت شناختی اش با آن، هدفی - ست که پژوهشگر در این تحقیق دنبال می کند. پس سعی بر آن است که ضمن تجزیـه و تحلیل الگوی دموکراسی هابرمـاس، از منظـر رهیافـت توصـیفی -تحلیلـی و مطالعـة کتابخانه ای، با کاویدن افکار و تشریح آراء و منظومة نظری هابرماس، مبـانی و مـوازین دموکراسی و مولفه های برجسته و نظری آن ایضاح و تبیین شود. بـه بـاور دانـش پـژوه، گفتمان دموکراسی مورد نظر هابرماس ریشه های فلسفی عمیقی دارد و جزئی از شالودة معرفتی و روششناسی معطوف به انگارة رهایی بخشی (Emancipation) به شمار مـی - رود. از این رو یافته های تحقیق حاضر بیانکنندة آن است که آراء و اندیشه های سیاسـی هابرماس متاثر و برخاسته از خوانش وی از مبانی فلسفیاش بوده است .
خلاصه ماشینی:
اهمیـت ایـن مـسأله آنگـاه بیـشتر بـه نظـر مـی رسـد کـه به یـاد آوریـم کـه انگـارة دموکراسـی یکـی از کهـن تـرین اشـکال حکـومتی در اندیـشه هـای سیاسـی بــه شــمار مــی رود کــه عمومــا از جانــب فیلــسوفان سیاســی ، بازاندیــشی و در معــرض کنکــاش قــرار گرفتـه اسـت .
از طرفــی ، به نظر وی فایـده و سـودمندی نظریـة دموکراسـی جمهـوری خـواه ایـن اسـت کـه معنـای دموکراتیـک رادیکـال جامعــه ای را حفــظ مــی کنـد کــه خــودش را از طریــق شـهروندانی کــه بــه لحــاظ ارتبــاطی وحدت یافته اند سـازمان مـی دهـد و اهـداف جمعـی را بـه منـافع خـصوصی متعـارض فـرو نمـی کاهـد.
بـه نظـر وی گفتمـان هـای اخلاقـی کـه در آن اعـضاء تـلاش مـی کننـد تـا یکـدیگر را به مثابه عضو یک ملت خاص ، اعـضاء یـک اجتمـاع یـا دولـت بفهمنـد، و اینکـه چگونـه بـا یکـدیگر رفتار کنند و در چه نوع جامعه ای می خواهند زندگی کنند، بخش مهمی از سیاست است ؛ اما تحت شـرایط پلورالیسم فرهنگی و اجتماعی ، چنین دیدگاهی دیگر کارساز و پاسخگو نیست .
73) بــه اجمــال ، «حــوزة عمــومی » گــستره ای اســت کــه در آن حیــات سیاســی و مــشارکت در فعالیت های سیاسی به روی تمام شهروندان و آحـاد افـراد بـاز اسـت کـه طـی آن بـه گونـه ای عقلانـی و بـا مـدد اسـتدلال و تفکـر بـه بحـث و بررسـی دربـارة مـسائل سیاسـی خـود مـی پردازنـد.
نسبت وضعیت آرمانی گفتار با دموکراسی رایزنانة هابرماس تحلیل مفهوم اجمـاع اسـتوار، آن را بـه وضـعیتی گفتـاری پیونـد مـی زنـد کـه از همـة قیدوبنـدهای بیرونــی و درونــی آزاد اســت ؛ یعنــی در ایــن وضــعیت آرمــانی ، اجمــاع صــرفا نتیجــة اســتدلال بهتــر کنـشگران در شـرایطی فـارغ از زور و سـلطه اسـت .