چکیده:
مسئلة مقاله، جستوجوی اطلاعات تاریخ ادبیاتی در منابع تاریخی است. نویسندگان کتابهای تاریخ ادبیات غالبا تذکرهها را به عنوان منبع اصلی خود قرار میدهند، حال آنکه کتابهای تاریخی، به اعتبار موضوعشان و نیز ارتباط مستقیم نویسندگانشان با نهاد قدرت باید به عنوان یکی از منابع درنظرگرفته شوند. مقاله نشان میدهد که برخی چهرههای ادبی که در منابع تذکرهای از قلم افتادهاند، در منابع تاریخی به عنوان شاعر معرفی شدهاند. نیز اختلافنظرهایی میان نویسندگان کتب تاریخی از یکسو با تذکرهنویسان و از سوی دیگر با مورخان ادبی وجود دارد. هرچند ممکن است در بسیاری موارد حق با مورخان ادبی باشد، نمیتوان منابع تاریخی را یکسره کنار گذاشت. منابع تاریخی از جهت «مخاطبشناسی شاعران»، که موضوعی محوری در نظریة تاریخ ادبیات نوین است، نیز حائز اهمیت هستند. گزارشها، قضاوتها و اطلاعات این آثار، به عنوان نماینده و بیانگر ذهنیت مورخان نسبت به نهاد شعر، به خودی خود قابل بررسی است. مقاله در سه بخش اصلی تنظیم شدهاست: شاعران از قلم افتاده، شاعران مضبوط و اختلاف نظر مورخان و نویسندگان تاریخ ادبی دربارة آنها و سرانجام چهرههایی که در گفتمانهای مسلط جامعة کلاسیک طبعآزمایی کردهاند، اما کسی آنان را به عنوان شاعر نمیشناسد.
خلاصه ماشینی:
مثلا علاوه بر انتساب وامـق و عذرا به عنصری ، منابع مذکور از رستم و سهرابی سخن به میان می آورنـد کـه سـرایندة آن عنصری است (شوشتری ، ١٣٥٤: ٣٤٢/٢) یا مثلا منظومة الفیه و شـلفیه ای بـه افضـل الـدین ازرقی نسبت می دهند (خواندمیر، ١٣٥٣: ٣٩٧/٢؛ صفا، ١٣٨٨: ٤٣٤/٢؛ نفیسی ، ١٣٤٤: ٥٣/١؛ عوفی ، ١٩٠٦: ٨٧/٢؛ سمرقندی ، ١٩٠٠: ٧٢) که ممکن است از نظر اخلاقی اثر قابل توجهی نباشد، اما در تاریخ ادبی جایگاه خاص خود را دارد.
١. ٢ اطلاعات زندگی نامه ای برخی اطلاعات زندگی نامه ای دربارة شاعران در کتاب های تاریخی ، متفـاوت اسـت بـا آنچه در تاریخ ادبیات ها آمده است ؛ مثلا مورخان به نابینایی مادرزادی رودکی اذعان دارنـد (خواندمیر، ١٣٥٣: ٣٥٩/٢؛ تتوی و دیگران ، ١٣٨٢: ١٨١٠/٣)، امـا صـفا و نفیسـی بـر ایـن باورند که رودکی بعدها نابینا شده است (صفا، ١٣٨٧: ٣٧٤/١؛ نفیسی ، ١٣٤٤: ٢١/١).
این اختلاف نام و لقب دربارة سـوزنی سـمرقندی هـم اتفـاق افتاده است ؛ کتاب های تاریخی نام او را ابوبکر (تتوی و دیگران ، ١٣٨٢: ٢٤٣٣/٤) و برخـی کنیتش را ابوبکر سلمانی ذکر کرده اند (خواندمیر، ١٣٥٣: ٥١٩/٢)، ولی صفا می گویـد نـام و لقب او شمس الدین محمد بن علی سوزنی بوده و نسبش را به سلمان فارسی رسانده است (صفا، ١٣٨٨: ٦٢٢/٢).