چکیده:
اثبات یا تصدیق به وجود یک شیء، بسان هر عمل اختیاری، از تصور آن آغاز میشود . تصور عبارت است از حاضر کردن در ذهن آنچه را که حقیقت یک شیء را تشکیل میدهد. بهمنظور تصدیق وجود خدا ابتدا باید حقیقت این مفهوم را در ذهن حاضر کرد و آنگاه به تصدیق او مبادرت ورزید. در میان مفاهیم برخی بدیهی هستند (مانند مفهوم وجود) ولی برخی مفاهیم نظری و نیازمند به تأمل و دقت. مفهوم خدا یا مبدأ هستی از آن دسته مفاهیمی است که در مرحلۀ تصور به فکر و دقت نیاز دارد و مفهومی بدیهی نیست. خداشناسی در مرحلۀ تصدیق یا اثبات وجود خارجی نیز به فکر و استدلال نیازمند است و بدیهیانگاری در این مبحث اشتباه است و از عدم غور کافی در مباحث مبدأشناسی ناشی میشود.
خلاصه ماشینی:
در ضمن مشـخص خواهد شد که دلايل نقلي شرعي، بر فطري بودن اين باور دلالت ندارد و اما بايد مشـخص شود منظور از آيات مبارکه و رواياتي در اين زمينه (که در ابتدا به نظـر مـي رسـد ظهـور در فطري بودن اين اعتقاد دارد) چيست ؟ پيشينه و خاستگاه بحث در ميان متکلمان و فيلسوفان اسلامي، يکي از مهم ترين عواملي که سبب شـد بـينيـازي از استدلال براي اثبات خداي متعال به عنوان يک نظريۀ عام مطرح شود، وجود آياتي از قـرآن کريم است که بر فطري بودن اين باور دلالت دارد، آياتي چون آيۀ ٣٠ سورة مبارکـۀ روم و آيات ٧٩ و ١٦١ از سورة مبارکۀ انعام و آيۀ ١٧٢ از سورة مبارکۀ اعراف و آيۀ ١٠٥ از سورة مبارکۀ يونس .
دليل بر نظري بودن قضيۀ «خدا وجود دارد» اين است که در صورت بديهي بودن چنين قضيه اي، بايد صرف تصور موضوع و محمول براي حکم بـه نسـبت کـافي مـيبـود، البتـه چنانکه در بالا اشاره شد، اگر گفته ميشود فطري، منظور فطري به معناي خاص (کـه يکـي از مواد قضاياست ) نيست ، بلکه منظور اين است که اگر خداباوري امري فطـري اسـت ، بـه اين معنا که براي حکم به نسبت محمول از براي موضوع ، نيازمند واسطه اي نيسـت کـه در ذهن حاضر نباشد و اگر اين امر حقيقت داشته باشد و باور فطري به خداوند متعال به ايـن معنا باشد، نبايد براي اثبات وجودش به آوردن دليل و برهـان محتـاج باشـيم ، در حـاليکـه اقامۀ دلايل مختلف براي اثبات وجود خدا، خود شاهد و گواه بر اين است که قضيۀ مزبـور از جملۀ امور نظري است ، چرا که اگر بديهي بود، هر کسي با توجه به محال بودن اجتمـاع نقيضين و بعد از تصور موضوع و محمول ، بايد بيدرنگ به وجود خدا تصديق پيدا ميکرد و ديگر به دليل و برهان نياز نداشت .