چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری معنوی و انگیزش شغلی کارکنان دانشگاه ایلام انجام شده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه ایلام به تعداد 420 تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه مورد نظر 200 نفر در نظر گرفته شد. برای انتخاب نمونه های مورد نظر از روش تصادفی ساده استفاده شد. جهت سنجش رهبری معنوی، از پرسشنامه رهبری معنوی فرای و همکاران(2005) و برای سنجش انگیزش شغلی، از پرسشنامه انگیزش شغلی نئو و باچبر(1997) استفاده شد. در تعیین روایی و پایایی نیز پرسشنامه طراحی شده در اختیار چند نفر از اساتید دانشگاه ایلام قرار گرفت و پس از اصلاحات لازم و تغییر برخی سوالات، روایی پرسشنامه مورد تایید واقع شد. برای تعیین پایایی، تعداد 30 پرسشنامه توسط کارکنان دانشگاه ایلام تکمیل و ضریب کرونباخ آلفا محاسبه شد(83/0 =). به منظور تجزیه و تحلیل داده های از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس- 16 و به طور خاص از آزمونهای ضرایب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین چشم انداز سازمانی، عشق به نوعدوستی، ایمان به کار، معناداری در کار و ایمان دینی، با انگیزش کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که رهبری معنوی، عاملی مهم در ایجاد و افزایش انگیزش شغلی کارکنان محسوب می شود
خلاصه ماشینی:
"شناسایی الگوی رهبری، نقش مهمی در اثربخشی امور سازمانها از جمله دانشگاهها دارد و از آنجا که مدیران دانشگاهها در اتخاذ سبکهای رهبری مناسب به عنوان یکی از متغیرهای مهم تعیین کنندة رفتار سازمانی، همواره با مشکلاتی نظیر عدم انگیزش شغلی و متعاقب آن غیبت کارکنان ناخشنود، ترک دانشگاه توسط افراد متخصص ، کاهش عملکرد مطلوب، نارضایتی هیئت علمی و به طور کلی کاهش عملکرد روبه رو میشوند، بررسی وضعیت انگیزشی کارکنان و رابطۀ آن با سبک رهبری در دانشگاهها امری است که نیاز به بررسی اساسی دارد.
د) مواد و روشها با توجه به هدف پژوهش که بررسی رابطۀ بین ابعاد رهبری معنوی و انگیزش شغلی کارکنان دانشگاه ایلام بود، روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مورد استفاده قرار گرفته است .
بین ابعاد رهبری معنوی (چشم انداز سازمانی، عشق به نوعدوستی، ایمان به کار، معناداری در کار، عضویت سازمانی و ایمان دینی) با انگیزش شغلی رابطۀ مثبت و معنیداری در سطح ٩٥ درصد اطمینان وجود دارد.
ضیائی و همکاران(١٣٨٧) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بین معناداری در کار و توانمندسازی کارکنان دانشگاه تهران رابطۀ مثبت وجود دارد.
به عبارت دیگر؛ اینکه افراد احساس کنند میتوانند در تعیین سمت و سوی آتی واحد کاریشان نقش داشته باشند، باید عملکرد بهتری از خود به نمایش بگذارند، کار آنها از نظر مدیران و رهبران دانشگاه و همکارانشان دارای اهمیت است ، مبین عضویت فرد در سازمان است که این احساس؛ یعنی عضویت در سازمان، موجبات انگیزش شغلی کارکنان را فراهم میآورد.
"Spiritual Leadership and Organizational Performance: an Exploratory Study", Available at: www."