چکیده:
علامه طباطبایی بهمنزلة یکی از متفکران پیشتاز و مبتکر در حوزۀ مباحث اجتماعی، به گونهای در تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم کوشیده است که میتوان دیدگاه ایشان را با بسیاری از مباحث جامعهشناختی برابر دانست. با استناد به دیدگاههای ایشان ذیل آیات اجتماعی و بهویژه آیاتی که از سرنوشت مشترک، عمر، کتاب، شعور، فهم، عمل، اطاعت و معصیت برای «امت» سخن میگوید، میتوان گفت از دیدگاه علامه جامعه بهمثابه ساختار کلان اجتماعی، دارای وجود حقیقی و اصالت است. از سویی با توجه به اینکه ایشان عاملیت انسانی را بر اساس فطرت، آگاهی و اراده توضیح میدهد، همچنین میتوان گفت که نظریة ایشان، در رویکرد تلفیقگرایی قرار میگیرد و متعاقب آن تعامل دوسویۀ عاملیت و ساختار توضیح داده میشود. علامه برای توضیح این تعامل از مفهوم «شاکله» استفاده کرده و معتقد است که همانگونه که ساختارها میتوانند شرایط را برای به فعلیت رسیدن گرایشهای فطری و ذاتی انسان مهیا سازند و از این طریق سهم بسزایی در درونیسازی ایستارها، قواعد، هنجارها و... به عهده گیرند، همچنین افراد و عاملان اجتماعی از این توانایی برخوردارند که با نوع کنشهای خویش، در ایجاد، تغییر و بازتولید ساختار اجتماعی تأثیر بگذارند.
Allamah Tabatabaii، one of the pioneering and innovating thinkers in the area of social issues، made such attempts in interpreting and explaining Quranic verses that his view can be regarded as identical to most sociological discussions. Referring to his views related to social verses of the Quran، particularly the verses talking about life، book، consciousness، understanding، act، obedience، sin and common destiny for “nation”، it can be said that society as a social macro-structure has real existence and authenticity in Allamah’s view. On the other hand، since he explains human agency on the basis of innate nature، consciousness and will، it can also be said that his views is included in syncretism approach followed by an elaboration on mutual interaction between agency and structure. In order to explain this interaction، Allamah uses the concept of “shakelah i.e. structure” and believes that as structures can provide the conditions for the realization of man’s inherent and natural attitudes and in this way play an important role in the internalization of attitudes، rules، norms، etc. so individuals and social agents are able to effect the formation، change of reproduction of social structure by their own acts.
خلاصه ماشینی:
"ازاین رو نوشتار پیش رو با توجه به اهمیت این پرسش، خواهد کوشید تا پنجره ای نو در بازخوانی و مطالعۀ آرای اجتماعی ایشان بگشاید و با بهره گیری از ادبیات جدید جامعه شناختی به پرسش هایی دربارة هستی جامعه به منزلة ساختار کلان اجتماعی، بنیادهای کنش عاملان اجتماعی و سرانجام تعامل عاملیت و ساختار، از دیدگاه ایشان پاسخ دهد؛ کوششی که به نظر می رسد در نوع خود بی سابقه و تا حدی نوآورانه است.
پیش از ورود به بحث توجه به این نکته ضرورت دارد که از دیدگاه علامه، عاملان به منزلة افراد انسانی دارای هستی های حقیقی، ملموس و قابل مطالعه اند؛ زیرا آنچه آفریده شده و دارای وجود حقیقی خارجی است، فرد انسان است نه انسان کلی (طباطبائی، 1374، ج1، ص566).
عاملیت و بنیاد های کنش عاملان اجتماعی پس از تبیین دیدگاه علامه و ادلة وی برای اثبات حقیقی بودن هویت و موجودیت جامعه به مثابه یک کل، نوبت پاسخ به پرسش هایی دیگر می رسد، از جمله اینکه از دیدگاه علامه، کنش عاملان بر چه بنیادهایی استوار است و عاملیت و ساختار چگونه با یکدیگر تعامل دارند؟ در مقام پاسخ، توضیح این نکته ضرورت دارد که از منظر علامه، رفع و تأمین نیازهای اساسی، محرک اصلی فعالیت و عمل هر موجود زنده از جمله انسان است (همان، ج2، ص102؛ ج4، ص365)."