چکیده:
امروزه در بین تحلیلگران و پژوهشگران، موضوع «آینده انقلاب اسلامی»، نسبت به اصل «انقلاب اسلامی» از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. تداوم انقلاب بیش از سیسال بهطور طبیعی، حدسهای عامیانه را کنار میزند و زمینه را برای حدسهای عالمانه یا به تعبیر بهتر «آیندهپژوهی» انقلاب مهیا میکند. آیندة انقلاب اسلامی را میتوان در سه سطح آیندههای ممکن، محتمل و مطلوب مورد شناسایی قرار داد. از سه آینده ممکن و محتمل، یعنی «عادی شدن و استحاله انقلاب»، «مهار و کنترل انقلاب» و «تداوم، توسعه و تکامل انقلاب»، پیشبینی سوم دلایل و شواهد پذیرفتهتری دارد. محتملترین آینده نیز، براساس سیر تکاملی انقلاب در پنج مرحله انقلاب، نظام، دولت، کشور و تمدن اسلامی و نیز قرار داشتن انقلاب در ابتدای مرحله سوم، دستیابی به کشور و تمدن اسلامی است.این مقاله ضمن کالبدشکافی مفهوم «دموکراسی» در ادبیات کلاسیک غرب، در سه برش تاریخی در فلسفة سیاسی یونان باستان، فلسفة سیاسی مسیحی و دوره جدید، نشان میدهد که چرا و چگونه دموکراسی در فلسفة سیاسی غرب مفهومی معطوف به غایتی آرمانی است. به عبارت دیگر، این مقاله، با شالودهشکنی مفهوم دموکراسی به مثابه ابزار یا روشی برای جمهور و با نگاه به دموکراسی از منظر دموکراسی اجتماعی، بهعنوان مفهومی ایدهآل، بر آن است تا نشان دهد دموکراسی پیش از آنکه وابسته به شکل جمهور باشد، معطوف به محتوایی است که آرمان آن جز با آزادی معقول بهدست نمیآید. خویشکاری افلاطون و نوعدوستی ارسطو و شریعتمداری اهل کلیسا، هیچیک به لحاظ محتوی، با آنچه که در دوره جدید و پس از ظهور هابز و لاک، بهعنوان «لیبرالیسم» خوانده شده، تفاوت ماهوی ندارند. آنچه که تحت عنوان لیبرالیسم و یا دموکراسی لیبرال قرائت میشود، مسئلهای محتوایی و نه شکلی است که میتواند در آرای فیلسوفان قدیم مورد
خلاصه ماشینی:
"این انقلاب، همانگونه که در وقوع و تحقق، شگفتیساز بود، در نتایج و آینده خود نیز پرسشهای زیادی ایجاد کرده است؛ پرسشهایی که امروزه با توجه به تداوم و توسعه انقلاب اسلامی و عبور این انقلاب از مراحل وقوع، استقرار و تثبیت به صورت جدی مطرح شدهاند.
آیندههای ممکن و محتمل انقلاب اسلامی روشن است که پرسش از امکان و احتمال در اینجا، رهاسازی موضوع میان انبوهی از حدسها و گمانها از صفر تا صد نیست، بلکه براساس یک مجموعه معیارهای اجمالی مانند دیدگاههایی که دربارة یک پدیده مطرح میشود، میتوان حدسها و گمانهزنیها درباره این موضوع را محدود ساخت.
در حال حاضر، نیز آمریکا و سایر کشورهای غربی، با همراهی برخی کشورهای منطقه، تلاش در جهت مهار انقلاب اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار دادهاند و به روشهای مختلفی، اعم از جنگ سخت، نیمهسخت و جنگ نرم این هدف را دنبال میکنند.
در ارزیابی این پیشبینی به چند نکته بایستی اشاره کرد: اول اینکه، پیشفرض یادشده، نادرست و بیدلیل است و بیشتر از ذهنیت تاریخی غربیها دربارة دین و حکومت دینی نشأت میگیرد؛ زیرا همانگونه که آموزهها و تاریخ اسلام با تاریخ و دین تحریفشده مسیحیت بسیار متفاوت است، باور تاریخی ملت ایران هم نسبت به انقلاب و حکومت دینی تفاوت عمیقی با نوع غربی دارد.
3. توسعه روابط و گسترش نفوذ نظام سلطه تمام امکانات خود را در اختیار گرفت تا به تعبیر خودشان دیوار آهنینی دور ایران بکشند و انقلاب اسلامی را به انزوا بکشانند، اما نهتنها به این هدف نرسیدند، بلکه برعکس ایران توانسته است روابط خود را با کشورهای جهان توسعه دهد و در برخی مناطق، بهعنوان یک بازیگر فعال و پرنفوذ ظاهر شود."