چکیده:
در سالهای اخیر،بررسی اثر نوسانات ارزی بر قیمتهای نسبی اقتصاد(قیمت نسبی کالاهای قابل مبادله به غیر قابل مبادله و رابطه مبادله)در ادبیات اقتصادی از اهمیت به سزایی برخوردار شده است.این مقاله به بررسی این موضوع در اقتصاد ایران میپردازد.نتایج بیانگر آن هستند که افزایش نرخ ارز باعث افزایش قیمت نسبی کالاهای قابل مبادله به غیر قابل مبادله میشود؛اما رابطهای معنیدار بین نوسانات ارزی و رابطه مبادله مشاهده نمیشود.این نتایج چه در قالب دوره زمانی کوتاهمدت با دادههای فصلی و چه در بلند مدت و در قالب دادههای سالانه تأیید شده است که میتواند بیانگر استحکام آنها باشد. نتایج به دست آمده با شرایط حاکم بر سطح قیمتها و ساختار تجارت خارجی ایران هماهنگ میباشد.
خلاصه ماشینی:
"پس از اطمینان از صحت الگوی VAR اجرا شده به انجام آزمونهای مربوط به شناسایی تعداد بردارهای همگرایی پرداخته و مشاهده میشود که الگو دارای یک بردار ضرایب بردار یاد شده به شکل زیر بازنویسی کرد(نمادهای L و R به ترتیب بیانگر لگاریتم و مقادیر واقعی متغیرها هستند و LRP4 نیز لگاریتم شاخص قیمت نسبی پوشاک به مسکن،سوخت و روشنایی است و D متغیر مجازی مربوط به جنگ میباشد): LRP4-1/99*EX-3/12*LRMI+9/52*LRMU+0/4*LRYI-7/02*LRYU+1/39*D همانگونه که مشاهده میشود،ارتباطی مثبت بین نرخ ارز (EX) و قیمت نسبی کالاهای قابل مبادله به غیر قابل مبادل (LRP4) وجود دارد و حجم پول و درآمد ملی دو کشور به صورت معکوس بر متغیر قیمت نسبی تأثیر میگذارند.
نکته جالب توجه آنکه چنانچه الگوی موردنظر را با کمک متغیر تولید ناخالص داخلی فصلی شده به جای متغیر درآمد ملی نیز اجرا کنیم و فرایند بالا را طی کنیم،مشاهده میشود در اثر تکانه ارزی(مثبت)متغیر قیمت نسبی کالاهای قابل مبادله به غیر قابل مبادله افزایش مییابد و با گذشت زمان بخشی از افزایش آن تعدیل میشود و در سطحی بالاتر از سطح اولیه قرار میگیرد(نمودار 2).
بنابراین به نظر میرسد با توجه به اینکه یک نظام ارزی شناور مدیریت شده در دستور کار سیاستگذاران قرار دارد،هدایت بازار ارز به طرف نرخ تعادلی آن با توجه به سایر متغیرهای کلان اقتصادی(مانند تورم،نرخ بهره،تولید ملی و مانند اینها) ضروری است؛زیرا نوسانات ارزی با تأثیر بر قیمت نسبی کالاهای قابل مبادله به غیر قابل مبادله میتوانند تورمهای بخشی به دنبال داشته باشند و پیرو آن هم اثرات درآمدی ایجاد کند."