چکیده:
داشتن معیار برای تشخیص صدق از کذب، و معرفت از غیر معرفت، همواره از مهمترین مسائل در حوزه معرفتشناسی بوده است. به استناد همین مسئله، برخی درصدد انتخاب گزینههای نسبیت و شکّاکیت برآمدهاند. از اینرو، فیلسوفانی کوشیدهاند تا به تنسیق و تدوین آن بپردازند. یکی از مهمترین مسائل در این باب، آن است که آیا معیار یا معیارهایی برای ارزیابی وجود دارند یا نه؟ اگر وجود دارند، این معیار یا معیارها کدامند؟ در خط مقدّم این نزاع، نسبیتگرایان و شکّاکان قرار دارند که منکر وجود معیار مطلق برای ارزیابی هستند. اما اندیشمندانی که نسبیت و شکّاکیت را معقول نمیدانند، به وجود معیار و یا معیارهایی باور دارند. دستاویز دیگر برای شکّاکیت، نحوه دستیابی به این معیارهاست که آیا باید جزئیگرا بود یا روشگرا؟ آنچه در این مسئله میتواند قابل دفاع باشد، جزئیگرایی است. به اعتقاد حکمای مسلمان، حتی اگر نتوان نحوه دستیابی به آن را تبیین کرد، بازهم مجالی برای شکّاکیت فراهم نمیشود.
خلاصه ماشینی:
"روش تحصیل معیار میخواهد به این معما پاسخ دهد که آیا نخست معیاری در اختیار داریم یا بدون معیار، به سراغ موارد خاص میرویم و با بررسی تکتک آنها، معیاری به دست میآوریم؟ شکاک میتواند به استناد اینکه انتخاب هر یک از دو صورت مزبور مبتنی و متکی به دیگری است، تحقق هردوی ـ سید محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، 1416، ص 4.
و بدینروست که ما اکنون با مسئله جدیدی مواجهایم: چگونه انتخاب و گزینش نماییم که چه روشهایی خوب هستند و چه روشهایی بد؟ 2 طبق این تفسیر و پاسخهای داده شده از سوی وی، «مسئله معیار» در واقع، به این موضوع میپردازد که معرفت با معیار آغاز میگردد یا بدون معیار؟ یعنی در واقع، آنچه را چیزم تحت عنوان «مسئله معیار» بیان داشته است، تنها به روش تحصیل معیار مربوط میشود و به نظر وی، تحصیل معیار مسبوق به ملاحظه موارد جزئی است.
روش تحصیل معیار مسئله مهم و چالش برانگیز دیگر، مسئله «روش تحصیل معیار» است؛ همان مسئلهای که چیزم در تفسیر «مسئله معیار» مطرح نمود که آیا معرفت با معیار آغاز میشود یا عکس آن است؟ مسئله مزبور شبیه معمای معروفی است که «آیا خداوند ابتدا مرغ را آفرید یا تخم مرغ را؟» اگر اول مرغ را آفرید، لابد پیش از آن، تخممرغی بوده که از آن مرغ را آفریده است، و پیش از تخم مرغ نیز باید مرغی باشد تا تخم مرغ را به وجود آورد و الی آخر، که نتیجه آن تسلسل است."