چکیده:
در جامعه مسلمانان سده اول و دوم، اندیشه «ارجاء» در دو مرحله سیاسی و کلامی ظهور و بروز یافت که در هر دو مرحله، تاخیر و وانهادن امری به روز قیامت و یا واگذاری امری به خداوند نهفته است. واژه «مرجئه» در روایات منسوب به پیامبر9 و امیرالمومنین7 نیز به کار رفته است که با حذف روایات ضعیف، می توان ادعا کرد که در کلام آن دو بزرگوار این واژه اغلب در معنای «اهل سنت و جماعت» یا «اصحاب حدیث»؛ و در معنایی متفاوت با معنای مشهور به کار برده شده است. از امام باقر7 به بعد بیشتر روایاتی که درباره مرجئه یا اندیشه ارجاء نقل شده نیز معنای اهل سنت و جماعت یا اصحاب حدیث در آنها اراده شده است و دیگر روایات موجود با قرینه هایی لفظی به معانی دیگر ارجاء اشاره کرده اند. در این نوشتار با بررسی بیشتر روایاتی که به اهل بیت: نسبت داده شده اند، معانی قابل برداشت از واژه (اصطلاح) «مرجئه» یا «ارجاء» مورد بررسی قرار می گیرد.
In Muslim communities of the first and the second centuries، the idea of Irja’ emerged in two political and theological levels، in both of which inheres the notion of leaving an affair to the Dooms Day or to God. The term ‘Murji’ah’ has been used in narrations attributed to the Prophet and Imam Ali (p.b.u.h.) and with overlooking the weakly attributed ones، we can claim that in their narrations، the term has usually been used to mean the “people of tradition (sunnah) and community (jama’ah)” or the “people of narrations (hadith)”; which is different from the well-known use of the term. Since Imam Baqer’s time، most of the narrations quoted about Murhi’ah or the idea of Irja’ have used the terms to refer to the people of tradition and community or the people of narrations، and other available narrations have pointed to other meanings of Irja’ by help of verbal evidence. In this paper، we examine the meanings of the term “Murji’ah” or “Irja’” with a more investigation about the narrations attributed to Ahl Al-Bait.
خلاصه ماشینی:
از امام باقر7 به بعد بیشتر روایاتی که دربارۀ مرجئه یا اندیشۀ ارجاء نقل شده نیز معنای اهل سنت و جماعت یا اصحاب حدیث در آنها اراده شده است و دیگر روایات موجود با قرینههایی لفظی به معانی دیگر ارجاء اشاره کردهاند.
روشن است که برخی پرسشهای اساسی چارچوب این بحث را تشکیل میدهند: نخست اینکه آیا روایات وارده دربارۀ مرجئه (یا اندیشۀ ارجاء) تنها مربوط به دورانی است که این واژه بر سر زبانها افتاده است و یا اینکه از پیش، در روایاتی پیشگویی شده بودند؟ پرسش دوم، مربوط به دوران امامانی میشود که تفکر ارجاء در دوران حیات ایشان به اوج رسیده است و به بیان دیگر، پرسش این است که آیا «مرجئه» در کلام آن بزرگواران معنا و مفهوم ویژهای داشته و یا به مقتضای قرینهها و شرایط مختلف، جامههای معنایی گونهگون به تن کرده است؟ میتوان برخی پاسخهای از پیش تعیینشده به پرسشهای پیشگفته داد، از جمله اینکه بررسی روایات منسوب به پیامبر9 و امیرالمؤمنین7 نشان میدهد واژه مرجئه و تا حدی اندیشۀ ارجاء پیش از تحقق خارجی، در روایات پیشگویی شدهاند و نیز ادعا چنین است که اغلب روایات مربوط به عصر امام باقر7 به بعد، مرجئه را در معنای اهل سنت و جماعت بهکار بردهاند و معنای خاص و ویژهای در میان مخالفان شیعه رواج داشت در روایات در نظر گرفته نشده است؛ به جز روایاتی که با تکیه بر قرینههای لفظی، اندیشۀ ارجاء را به گونههای متفاوت نشان میدهند.