چکیده:
این تحقیق به منظور ارزشیابی سطح توانایی ها و مهارت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی و نیز یافتن نقاط قوت و ضعف روش های تدریس و رفع نارسایی ها و بهبود کیفی آن در سطح شهر تهران انجام شد. افزون برآن، رابطه برخی عوامل تاثیر گذار بر مهارت های حرفه ای معلمان( مثل جنس، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، شرایط فیزیکی و تعداد دانش آموزان کلاس، گذراندن دوره های آموزشی قبل و حین خدمت) مورد سنجش قرار گرفت. برای بررسی رابطه بین مهارت های حرفه ای معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و نیز دست یابی به تفاوت مهارت های حرفه ای معلمان مناطق مورد مطالعه، سوال هایی مطرح شد.
جامعه آماری مورد مطالعه این تحقیق را معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۸۴-۸۵ تشکیل می دهند. مهارت های حرفه ای ۴۵۷ نفر از معلمان دوره ابتدایی از ۵ منطقه و ۵۴ واحد آموزشی، که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. ۴۵ نفر از مدیران مدارس ابتدایی به پرسشنامه هایی که برای نظرخواهی از آنان در مورد چگونگی مهارت معلمان در تدریس تدوین شده بود، پاسخ دادند. کلاس های درس ۴۵ نفر از معلمان نیز ۳ بار مشاهده و ارزیابی شد.
یافته ها نشان می دهد که در فعالیت های آموزشی کلاس درس، به هدف های مهارتی، کمتر از هدف های دانشی و نگرشی توجه شده است. معلمان مورد مطالعه در کلیات تدریس از مهارت نسبی برخوردارند؛ اما در اجزای مهم تدریس با برخی نارسایی های جدی مواجه اند.
This research was conducted to evaluate professional skills of elementary school teachers in Tehran. We investigated the potential strengths and weaknesses of their teaching skills in order to propose appropriate solutions to reduce weaknesses and improve strengths of teaching skills.
The influences of some factors such as gender، age، education level and field، teaching experience، physical conditions of classes، pre- service and in- service trainings and the region where they teach on their professional skills was also surveyed.
Using stage sampling، 457 teachers were randomly selected among teachers population of Tehran in academic year 1384-85 out of 5 regions and 54 schools. The teachers' teaching skills were surveyed via questionnaires completed by 45 sample school principals.
The teaching learning process of 45 teachers was also evaluated through 3 periods of observations of each teacher’s class.
The results showed that:
1- The instructional activities concentrated less on skill learning of students than knowledge and attitude components of learning process.
2- The teacher’s instruction and teaching skills as a whole was relatively average، but they have serious difficulties in some important aspects of their instructions.
خلاصه ماشینی:
"در نارسایی شیوههای امتحان و ارزشیابی و عملکرد بسیار ضعیف دانشآموزان ـ که از پژوهشهای یاد شده و بسیاری دیگر از پژوهشها به دست آمده است ـ چه عواملی بیشتر دخالت دارد؟ هدف، برنامه، روش، ابزار یا ارزشیابی؟ با توجه به این که معلمان از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در رشد و توسعه کیفی تعلیم و تربیت به شمار میآیند و نقطه آغاز هر تحول آموزشی هستند، این مقاله مهارت معلمان دوره ابتدایی را در «تدریس»، که یکی از مهم ترین عوامل در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است، ارزشیابی می کند؛ با این امید که کارشناسان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت را به تلاشهای نوینی برای اصلاح و بهبود شیوههای نوآوری در مهارت های تدریس معلمان برانگیزد.
به رغم اشارات پیشین، تعداد دیگری از پژوهشها از جمله پژوهشهای انجام شده توسط عباسیان (۱۳۷۸)، عربی (۱۳۷۸)، اصابت طبری (۱۳۷۹)، کرامتی (۱۳۷۹)و عسکری (۱۳۸۳) نشان داد که استفاده از روشهای فعال تدریس و شیوههای نوین آموزشی در بالا بردن سطح دانش و مهارت معلمان و نیز یادگیری دانشآموزان تأثیر قابل ملاحظهای داشته است.
دومین پرسش پژوهشی این است: «هر یک از متغیرهای جنس، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، شرایط فیزیکی محیط کلاس، تعداد دانشآموزان کلاس، گذراندن دورههای تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت چه قدر از واریانس مهارت حرفهای معلمان را تبیین میکند؟» رابطه بین متغیرهای یاد شده با سطح مهارت معلمان، براساس پرسشنامه معلمان و در دو بخش مهارتهای عمومی و اختصاصی تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد: با توجه به نتایج به دستآمده، عامل «تناسب تعداد دانشآموزان کلاس» بیشترین تأثیر را در مهارتهای عمومی معلمان داشته است."