چکیده:
مدیریت زنجیرۀ عرضه بهمنظور هماهنگسازی اعضای زنجیره در عصر جدید، توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است؛ بهطوری که آن را یک رویکرد راهبردی برای تقاضا، عملیات، تدارکات و مدیریت فرایند لجستیکی درنظر میگیرند. پژوهش حاضر به بررسی مؤلفه های تأمین در مدیریت زنجیرۀ عرضه میپردازد و تأثیر آنها را بر عملکرد صنایع الکترونیک قطعات خودروی ایران بررسی میکند. مدل مفهومی پژوهش از ادغام چندین مدل حاصل شده است و جامعۀ آماری آن نیز شرکتهای تولیدکنندۀ قطعات الکترونیکی خودرو در ایران بوده که با ابزار پرسشنامه و تجزیه و تحلیلهای آماری و روش مدل معادلات ساختاری، فرضیههای مدل مفهومی آزمایش شدند. یافته های ناشی از این پژوهش نشان داد که مؤلفههای تأمین در مدیریت زنجیرۀ عرضه با یکدیگر همبستگی داشته و هر یک نیز بر عملکرد سازمانی تأثیرگذارند. بنابراین مدیران ارشد باید برای دستیافتن به مزیتهای رقابتی نسبت به رقبای خود، این رویکرد را در سازمان مستقر کرده تا به منفعت های ناشی از آنها دست یابند.
Supply chain management has been considered by many researchers in order to coordinate the chain members in this new age so that it is considered as a strategic approach for demands, operations, procurements and managing logistical processes. The present study deals with survey of supply components in supply chain management and their effect on organization performance. The research conceptual model has been obtained from integrating several models and the statistical society of the research has included the companies that produce automotive electronic parts and the conceptual model hypotheses were tested through questionnaire and statistical analysis. The findings resulting from this study showed that supply chain management components are correlated with each other positively and each one affects on the organizational performance. Thus, the top managers should establish this approach in order to achieve competitive advantages against their competitors so that they can obtain the advantages arising from them.
خلاصه ماشینی:
بررسي تأثير مؤلفه هاي تأمين در مديريت زنجيرة عرضه بر شاخص هاي عملکردي سازمان با روش مدل معادلات ساختاري (مورد مطالعه : صنعت الکترونيک خودرويي ايران ) حسنعلي آقاجاني ١، کاظم روانستان ٢ مديريت زنجيرة عرضه به منظور هماهنگ سازي اعضاي زنجيره در عصر جديد، توجـه محققان زيادي را به خود جلب کرده است ؛ به طوري که آن را يک رويکرد راهبردي براي تقاضا، عمليات ، تدارکات و مديريت فرايند لجستيکي مدنظر قرار ميدهند.
در اين نوشتار مستند به مرور ادبيات ، به تجزيه و تحليل مؤلفه هاي تأمين در مديريت زنجيرة عرضه ، شامل انتخاب تأمين کنندگان ، مديريت کيفيت تأمين کنندگان ، مشارکت تأمين کنندگان در فعاليت هاي سازمان ، توسعۀ تأمين کنندگان و مشارکت سازمان در فعاليـت هـاي تـأمين کننـدگان ، پرداخته ميشود و سپس با استفاده از روش مدل معادلات ساختاري و بـه کمـک نـرم افزارهـاي SPSS و AMOS، همبستگي بين اين مؤلفه ها و همچنين تـأثير آنهـا بـر عملکـرد سـازمان در صنعت توليد قطعات الکترونيک خودروي ايران ، بررسي خواهد شد.
همچنين مؤلفه هـاي مديريت زنجيرة عرضه را به دست آوردن بازخورد مشتري روي کفايت خـدمات ، تعيـين نيازهـاي آيندة مشتريان ، يکپارچه کردن فعاليت هـاي توسـعۀ محصـول بـا تـأمين کننـدگان ، همکـاري بـا تأمين کنندگان براي پيش بينـي تقاضـا، مشـورت بـا مشـتريان بـراي پشـتيباني تصـميم دربـارة محصولات جديد و يکپارچه کردن فعاليت هاي توسعۀ محصول با مشتري در نظر گرفتنـد و تـأثير عوامل اندازه ، موقعيت و قدرت مذاکره را روي اين مؤلفه ها اندازه گيري کردند.