چکیده:
در سالهای اخیر با افزایش تمایل سازمانها به استقرار و بهکارگیری سیستم برنامهریزی منابع سازمانی، مدیران و پژوهشگران بسیاری با این سؤال مواجه شدهاند که متغیرهای سازمانی چگونه بر بهکارگیری این سیستم اثر خواهد گذاشت و بهره گیری موفق از آن در بستر کدام خصوصیات سازمانی محتمل تر خواهد بود. در این پژوهش به بررسی تأثیر استراتژی کسب وکار سازمان بر موفقیت سیستم برنامهریزی منابع سازمانی در مرحلۀ پس از استقرار، پرداخته شده است. به این منظور، ابتدا با طرح فرضیهای، وجود رابطۀ معنیدار میان استراتژی کسبوکار و موفقیت سیستم بررسی شده، سپس به منظور مقایسة انواع استراتژی ها و تعیین بهترین استراتژی، سه فرضیۀ دوبخشی تدوین شده است. جمع آوری داده ها با بهکارگیری پرسشنامۀ استاندارد و بومیشده و به شیوۀ سرشماری روی تمامی سازمانهای ایرانی دارندۀ این سیستم، انجام گرفته است. بررسی فرضیۀ اصلی پژوهش بهکمک آزمون تحلیل واریانس انجام گرفت و از آزمون توکی برای مقایسۀ انواع استراتژیها استفاده شد. یافته های پژوهش ضمن تأیید اثرگذاری استراتژی کسب وکار سازمان بر میزان موفقیت سیستم برنامهریزی منابع سازمانی، دو استراتژی تدافعی و تحلیلگر را بهترین استراتژیها برای بهره گیری موفق از این سیستم معرفی میکند.
In recent years, with the increase in the popularity of ERP systems, many researchers have been faced with the question of “How can we describe the best organizational context to achieve the success through utilizing an ERP system?”. This study investigates the impact of Business Strategy, as a potential factor, on ERP post-implementation success in Iranian adopting organizations. First, a main hypothesis is developed to examine the extent of significant relation between business strategy and ERP post-implementation success. Moreover, three twofold hypothesises are developed in order to compare different strategies and find the best one. Afterwards, required data is gathered from every adopting organization using a standard questionnaire. Finally, one-way ANOVA method is applied to test the main hypothesis and Tukey method is used to perform multiple comparisons between business strategies. The findings confirm the impact of Business Strategy on ERP post-implementation success and introduce the Defender and Analyzer strategies as the suitable strategic contexts for the successful exploitation of ERP systems.
خلاصه ماشینی:
Enterprise Resource Planning (ERP) استراتژي کسب وکار سازمان در استقرار و به کارگيري موفق ايـن سيسـتم ، در مطالعـات بسـياري اشاره شده است (موتواني، ميرچانداني، مادان و گوناسکاران ، ٢٠٠٢؛ هونگ و کيم ، ٢٠٠٢؛ عميد و همکاران ، ٢٠١٢؛ داونپورت ، ١٩٩٨).
از اين رو در پژوهش حاضر، ابتدا درپي يافتن پاسخي براي اين سؤال هستيم که نوع استراتژي کسب وکـار سازمان بر ميزان موفقيت سيستم برنامه ريزي منابع سازماني تأثيرگذار است يا خير؛ پس از آن ، در صورت يافتن پاسخ مثبت براي سؤال نخست ، با بررسي و مقايسـۀ ميـان انـواع اسـتراتژيهـاي کسب وکار، به انتخاب بهترين و مناسب تـرين اسـتراتژي بـراي دسـتيابي بـه موفقيـت بيشـتر در به کارگيري اين سيستم ، اقدام خواهد شد.
وي بـا توجه به روش هاي يکساني که اين سيستم براي انجام فرايندهاي کسـب وکـار در سـازمان هـاي مختلف حاضر در يک بازار رقابتي ارائه ميدهـد، بيـان مـيکنـد، بـه کـارگيري ايـن سيسـتم در سازمان هايي که از استراتژي تمايز تبعيت ميکنند و مزيـت رقـابتي خـود را در ارائـۀ محصـول و خدمات ، متمايز از ساير رقبا در بازار ميدانند، احتمالا با مخاطراتي همراه خواهد بود.
ميزان موفقيت سيستم برنامه ريزي منابع سـازماني در سـازمان هـايي کـه از اسـتراتژي تحليل گر تبعيت ميکنند، بيش از سازمان هاي آينده نگر خواهد بود.
يافته هاي پژوهش در اين پژوهش ، به منظور بررسي تأثير استراتژي کسب وکار سازمان بـر ميـزان موفقيـت سيسـتم برنامه ريزي منابع سازماني، از تحليل واريانس استفاده شده است .