چکیده:
مبانی و دیدگاه های ابن تیمیه در تفسیر، به عنوان بزرگ ترین شخصـیت و پیشـوای فرقه سلفیه ، جهت شناسایی و نیز برای نشـان دادن اثرپـذیری تفسـیر وی از آرا و اصول فکری اش اهمیتـی ویـژه دارد. در مقالـه حاضـر مهم تـرین اصـول و مبـانی پذیرفته شده نزد وی و نیز اثرپذیری آرای تفسیری وی از این اصول نمایانـده شـده است و این نتیجه به دست آمده که تکیه و جمود بر اصولی چون ظاهرگرایی ، منـع تاویل به معنای مصطلح آن ، پرهیز از عقل گرایی ، اتکای افراطی به فهم مخاطبـان عصر نزول ، انکار مجاز و استعاره و تکیه بیش از حد بـر معـانی عرفـی پیامـدهایی غلط و انحرافی دارد که به صورت تفسیرهای نابجا از آیات قرآن در قالب بـاور بـه تجسیم و رویت حضرت حق و اثبات جهـت و نیـز دسـت و پـا و صـورت و دیگـر ابزارهای ادراکی برای او و اعتقاد به زیادت صفات بر ذات و ... خـود را نشـان داده است .
خلاصه ماشینی:
"در مقالـه حاضـر مهم تـرین اصـول و مبـانی پذیرفته شده نزد وی و نیز اثرپذیری آرای تفسیری وی از این اصول نمایانـده شـده است و این نتیجه به دست آمده که تکیه و جمود بر اصولی چون ظاهرگرایی ، منـع تأویل به معنای مصطلح آن ، پرهیز از عقل گرایی ، اتکای افراطی به فهم مخاطبـان عصر نزول ، انکار مجاز و استعاره و تکیه بیش از حد بـر معـانی عرفـی پیامـدهایی غلط و انحرافی دارد که به صورت تفسیرهای نابجا از آیات قرآن در قالب بـاور بـه تجسیم و رؤیت حضرت حق و اثبات جهـت و نیـز دسـت و پـا و صـورت و دیگـر ابزارهای ادراکی برای او و اعتقاد به زیادت صفات بر ذات و ...
ابن تیمیه و کسانی که مثل او قائـل بـه رؤیـت هسـتند، بـرای اثبـات مرئـی بـودن خداونـد در آخرت عـلاوه بـر آنچـه گذشـت بـه روایـاتی اسـتناد می کننـد کـه در برخـی کتـب حـدیثی آمده است و به نـوعی از آنهـا ایـن معنـا برداشـت می شـود، از جملـه ، در صـحیح مسـلم کتـاب الایمـان ، بـاب اثبـات رؤیـة المـؤمنین فـی الاخـرة ربهـم ، در جریـان روایتـی از رسـول اکـرم (ص ) نقـل شــده اسـت کــه فرمودنـد: «بهشــتیان چــون بـه بهشــت قـدم می گذارنــد، خــدای تعالی خطاب به ایشان می فرماید: بیشـتر از ایـن هـم چیـزی می خواهیـد کـه بـه شـما بـدهم ؟ بهشــتیان پاســخ می دهنــد: مگــر نــه اینکــه ســیمای مــا را ســپید گردانیــدی و بــه بهشــت درآوردی و از آتـش دوزخ رهانیـدی ، بـیش از اینهـا چـه انتظـار داشـته باشـیم ؟ در ایـن هنگـام پــرده بــه کنــار مــی رود و چهــره خــدای عــز و جــل آشــکار می گــردد و بهشــتیان ، دیــدار بــا پروردگارشـان را از هـر چـه بـه آنهـا داده شـده اسـت ، گرامی تـر و خـوش تـر خواهنـد داشـت ."