چکیده:
مسئله معاد، به ویژه معاد جسمانی ، از دیرباز مورد توجه فلاسفه و متکلمان مسلمان بوده است ؛ و از آن رو که حیات اخـروی انسـان از امـور غیبـی اسـت بـرای تبیـین عقلانی آن با دشواری روبه رو بوده اند، به گونه ای کـه برخـی از متکلمـان مـرگ را نابودی و معاد را مصداق اعاده عین معدوم پنداشته ، از آن رو که بـه حیـات اخـروی باور داشته اند آن را جایز شمرده اند. برخی دیگر نیز مرگ را تفرق اجزای مادی بدن دانسته ، با تمسک به آیاتی که ظهور در فنای عالم دارد پذیرش معاد جسمانی را در گرو امکان اعاده مثل معدوم پنداشته اند. در این پژوهش ، پـس از یـادآوری دیـدگاه متکلمان درباره اعاده معدوم و رابطه آن با حیات اخروی انسان بیان خـواهیم کـرد که از منظر وحی مرگ نابودی نیست ، بلکه انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر است ، و منظور از هلاکت و فنای انسان ها و پدیده ها در دنیا، تفرق اجزا و ناپایداری آنهـا در حیات دنیوی و بازگشت نهایی آنهـا بـه سـوی خداسـت ، از ایـن رو پـذیرش حشـر جسمانی با جواز یا امتناع اعاده معدوم ارتباطی ندارد.
خلاصه ماشینی:
"نقد و تحلیل وحیانی اعاده معدوم انگاری معاد * سید حسن بطحایی گلپایگانی چکیده مسئله معاد، به ویژه معاد جسمانی ، از دیرباز مورد توجه فلاسفه و متکلمان مسلمان بوده است ؛ و از آن رو که حیات اخـروی انسـان از امـور غیبـی اسـت بـرای تبیـین عقلانی آن با دشواری روبه رو بوده اند، به گونه ای کـه برخـی از متکلمـان مـرگ را نابودی و معاد را مصداق اعاده عین معدوم پنداشته ، از آن رو که بـه حیـات اخـروی باور داشته اند آن را جایز شمرده اند.
در این پژوهش ، پـس از یـادآوری دیـدگاه متکلمان درباره اعاده معدوم و رابطه آن با حیات اخروی انسان بیان خـواهیم کـرد که از منظر وحی مرگ نابودی نیست ، بلکه انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر است ، و منظور از هلاکت و فنای انسان ها و پدیده ها در دنیا، تفرق اجزا و ناپایداری آنهـا در حیات دنیوی و بازگشت نهایی آنهـا بـه سـوی خداسـت ، از ایـن رو پـذیرش حشـر جسمانی با جواز یا امتناع اعاده معدوم ارتباطی ندارد.
حال آنکه بحث معاد هیچ ارتبـاطی بـه اعـاده معدوم ندارد و از نظر فلسفی نیز امتنـاع اعـاده معـدوم بـدیهی اسـت (تفتـازانی ، ١٣٧٠: ١٠١/٥؛ لاهیجی ، ١٣٧٢: ٦٠٧؛ طوسی ، ١٤٠٥: ٣٩٣) و دلایلی را حکما بر امتناع اعاده معدوم ذکر کرده اند Ҥ که ملاصدرا از آنها به «استبصارات تنبیهیه » یاد کرده است (شیرازی ، ١٩٩٠: ٣٥٦/١).
The present paper seeks to study the nature of moral development in Plato's view based on his moral and epistemic theory, and elaborate on the most important / philosophical foundations, principles, factors and methods of his educational method."