چکیده:
سخن از امکان راه یابی به باطن قرآن ، از مباحث بنیادی حوزه علوم قرآن ، تفسـیر و به ویژه عرفان است . روایاتی از معصومین (ع ) در تاویل و تفسیر بـاطنی پـاره ای از آیات وجود دارد اما آیاتی که بیـان تـاویلی و تفسـیر بـاطنی دربـاره آنهـا از سـوی معصوم (ع ) رسیده است ، اندک است . اینک پرسش این است که با توجه به روایات محدود، آن هم تنها درباره پاره ای آیات ، آیا می توان در مواردی که نقـل معتبـر در کشف مدلول باطنی آیات قرآن وجود ندارد به تفسیر باطنی و تاویـل آن پرداخـت ؟ پژوهش پیش رو کوشیده است ، اثبات این امکان (امکان رهیافت عرفانی به قـرآن ) و چگونگی زبان گسترش پذیر قرآن را تبیین کند. برای رسیدن به این هدف ضمن اشاره به اهمیت این مسئله ، به ویژه در روزگار کنونی ، و نقشی کـه عرفـان اصـیل اسلامی می تواند در مواجهه با جنبش های نوپدید دینی و معنوی ایفـا کنـد، مبـانی عقلی و نقلی (قرآن و روایات ) این مسئله ارائه شده است .
خلاصه ماشینی:
"به یک بیان ، سخن در این است : با توجـه بـه وجود روایاتی در تفسیر باطنی و تأویل برخی آیات از یک سو، و نیز محدودیت آیات تبیین شـده و ندرت روایات معتبر به دلیل مشکلات سندی موجود از سوی دیگر، آیا می تـوان در مـواردی کـه نقل معتبری در کشف مدلول باطنی آیه صورت نگرفته ، دست به استخراج بطن آیه زد؟ یا اینکـه این امر از موارد انحصاری پیامبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار (ع ) بوده ، دیگـران از علمـای مسـلمان مجاز به ورود به این حیطه و اظهار نظر در این باب نیستند؟ به بیانی دیگر، افزون بر روایاتی که ذیل برخی آیات به عنوان تفسـیر یـا تأویـل ، یـا معنـای درونی و باطنی آیات از طریق معصومین (ع ) وارد شده است ، آیا می توان تصور معنای جدیـدتری برای آیات کتاب مجید داشت تا در نتیجه از دانشمندان مسلمان ، مفسران و به ویژه عارفان انتظار داشت با در نظر گرفتن شرایط و معیارهایی ، و تحت قواعد و ضوابطی ، پرده از مراتـب معنـایی و نورانیت قرآن بردارند یا خیر؟ این همان چیزی است که در این پژوهش از آن به رهیافت عرفانی تعبیر شده است ."