چکیده:
یکی از مباحث مهمی که در بحث خلافت الاهی انسـان ، در متـون دینـی مطـرح شده ، ضرورت وجود خلیفه در عالم است . در هستی شناسی عرفانی ، بـه تبـع متـون دینی ، به تبیین ضرورت وجود خلیفه ، که همان انسان کامل اسـت ، پرداختـه شـده است . علاوه بر عرفان اسلامی ، در علوم مختلف اسلامی ، همچون کـلام و فلسـفه نیز در این باره مباحث مختلفی مطرح شده است و هر کدام از زوایای فکری خاص خود و با توجه به مبانی مخصوص آن علم ، به این بحث پرداخته اند. در این نوشـتار پس از بررسی روایات اهل بیت (ع ) در باب ضرورت وجود خلیفه الاهی ، بـه تبیـین ضرورت خلافت از منظر عرفان اسلامی می پردازیم و میزان مطابقت تبیین عرفا را با مکتب اهل بیت (ع ) روشن می کنیم .
خلاصه ماشینی:
"اصل ضرورت خلافت ؛ در احادیث معصومین (ع ) با تعابیر گوناگونی لزوم وجـود حجت خداوند در عالم بیان شده است ؛ «لاتخلو الارض من قائم ٰلله بحجة اما ظـاهرا مشهورا، او خائفا مغمورا»؛ زمین هیچ گاه از حجت الاهی کـه بـرای خـدا بـا حجـت و برهان قیام کند، خالی نیست که این حجت یـا ظـاهر و آشـکار اسـت ، یـا بیمنـاک و پنهان » (صدوق ، بی تا ب: ٢٩٤/١؛ نهج البلاغه ، حکمت ١٤٧)؛١ «لو بقیت الارض بغیـر امام لساخت »؛ اگر زمین بدون امام باشد، فرو رود (صـفار قمـی ، ١٤٠٤: ٤٨٨؛ کلینـی ، ١٣٦٥: ١٧٩/١؛ همچنین نک .
از طرف دیگر نیز در عرفان اسلامی ، ظهور تام حق تعالی نیز به عنوان ضرورتی بـرای ایجـاد انسان کامل و خلیفه الاهی مطرح است که موجب می شود وجود خلیفه الاهی بـه عنـوان مظهـر اتم و غایت و مقصود اصلی از خلقت ضرورت یابد که تعابیری همچون «خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی » (فیض کاشانی ، ١٣٧٧: ٥٠٧/١) در لسان روایات می تواند اشـاره ای بـه آن باشـد (جوادی آملی ، ١٣٧٢: ٥٦٩).
لذا اگر روایات معصومین (ع ) ضرورت وجود خلیفة اٰلله را فراتر از نیاز انسان ها به دریافت هدایت در نیازمندی همه عالم در دریافت فیض از خداوند تحلیل می کند، عرفا نیز خلیفه ٴ الاهی را هم هدایتگر انسان ها در مسیر سیر و سلوک و هم واسطه فیض بین حضرت حق و ماسوا معرفی می کنند؛ و اگر در روایات معصومین (ع )، وجود خلیفه ٴ الاهـی بـه عنوان غایت و مقصود اصلی از خلقت ضرورت دارد، در عرفان اسلامی نیـز وجـود خلیفـة اٰلله بـه عنوان مظهر اتم حق تعالی ضروری است ."