چکیده:
«عشره مبشره» حدیثنمای منسوب به رسول خدا9 از جمله متون مهم و مشهور در حدیث و کلام اهل سنـت است، و در مشروعیت بخشی و توجیه عملکرد خلفای سهگانه و کارگزاران آنان از نقش جدی برخوردار است، از این رو جزء مبانی مهم در اندیشه سیاسی مدرسة خلفا به شمار میآید. نظر به نقش و کارکردهای مهم سیاسی و کلامی این حدیث، از سوی عالمان مدرسه خلفا تلاشهای زیادی در حفظ و ترویج و توجیه آن شده است. هر چند عالمان شیعی از گذشته تا کنون بر جعلی بودن آن تاکید داشته و اسناد و محتوای آن را مخدوش دانستهاند، در دهه اخیر ورود جریان استشراق به نقد و ارزیابی این حدیث، و رسیدن به همان دیدگاه عالمان شیعه جالب توجه است. برابر نتایج یکی از پژوهشهای استشراقی، جعل هوشمندانه"عشره مبشره"برای استفادههای سیاسی مدرسه خلفا در تثبیت نظریه خلافت در تقابل با نظریه نص در مدرسه اهل بیت: کاملا مشهود است.
خلاصه ماشینی:
نظر به احتمال اهمیتتراشی برای موضوع عشره مبشره با استناد به تکرار و تعدد نقلهای آن، ضروری بود که نویسنده به این بحث توجه نشان میداد و با دقت بیشتری در باره آمار آن داوری مینمود؛ مگر این که یازیگی ادعا کند مراد وی از سه گونه، اشاره به تفاوتهای متنی بوده است، نه صدور متعدد آن از رسول خدا(.
Yazigi Maya, Hadiht al - ashara or The Political Uses of a Tradition, P 160 دو) بر پایه اسناد موجود، نقل حدیث از خود عبد الرحمن بن عوف در جوامع حدیثی ثابت نشده و این روایت از پسرش حمید بن عبد الرحمن بن عوف نقل شده است و ترمذی نیز این نکته را یاد آور شده است که حدیث حمید بن عبد الرحمن بن عوف از سعید بن زید نوفلی صحیحتر از حدیث او از پدرش است؛ 1 بدین معنا که طریق حمید از پدرش مرسل بوده و نمیتوانست از پدرش روایت کند، و طبق نظر اهل سنت سند منقطع معتبر نیست؛ زیرا حمید بن عبد الرحمن بن عوف در سال 32 هجری 2 متولد شده و پدرش، عبد الرحمن بن عوف در سالهای 31، 32 و یا 33 وفات یافته است.
این، در حالی است که خود یازیگی به جعلی بودن روایت عشره مبشره اعتقاد دارد و از سوی دیگر، دیگر روایات بشارت به بهشت از اعتبار بالایی برخوردار بوده و شبهه جعل در باره آنها مطرح نیست؛ مگر این که تعارضنمایی فرضی بوده و بدون توجه به این شرایط باشد.