چکیده:
دوره اشکانی یکی از ناشناختهترین دورههای تاریخی ایران است و تا سالهای اخیر آن را «دوره میانه تاریک تمدن ایران باستان» میدانستند. سالیان متمادی شناسایی و بررسی فرهنگ و هنر اشکانی تنها بر پایه کاوشهای انجام شده در بینالنهرین و سوریه، بهویژه در پالمیر و دورااروپوس قرار داشت. در ایران تنها محوطههای مهم: شوش، کوهخواجه، خورهه، قلعهیزدگرد، تپه نوشیجان، قلعهضحاک، گورستان طاقبستان کرمانشاه، دامنه پارتی بیستون و معبد لائویسه نهاوند کاوش شدهاند. یکی از با ارزشترین مواد فرهنگی دورهی اشکانی سفال آن است که موضوعی بسیار مهم، دشوار و ناشناخته است و پژوهش و بررسی آن ضروری است. در دورهی اشکانی نکته مهم این است که در تمام قلمرو اشکانی سفالها یکسان نبوده است. در این دوره در هر منطقه ایران سفالهایی وجود داشته که مشخصه آن منطقه بوده و با سفالهای مناطق همجوار متفاوت بوده است. محوطهی سنگشیر در شرق شهر همدان قرار دارد، در شمالشرق این محوطه بر روی تپهای طبیعی یک گورستان وسیع وجود دارد که مجسمه شیرسنگی در بلندترین نقطه جنوبغربی آن قرار دارد. این گورستان در سال 1345 ش. توسط "علی اکبر" سرفراز مورد بازدید قرار گرفت و پس از آن در سالهای 54-1353 ش. توسط "مسعود آذرنوش" کاوش شد که در نتیجهی آن گورهای دورهی: هخامنشی؟، سلوکی؟، اشکانی و اسلامی بهدست آمد. در این نوشتار یافتههای -سفالی اشکانی- بهدست آمده از این گورستان مورد: مطالعه، گونهشناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفتهاند که در نتیجهی آن سه نوع: سفال معمولی، جلینگی و لعابدار شناسایی شد. مطالعه و مقایسه تطبیقی سفالها نشان داد که سفالهای این گورستان مشابه با سفالهای محوطههای حوزههای فرهنگی: غرب، جنوبغرب، شمالغرب ایران و مرکز بینالنهرین است. بر اساس مطالعات انجام شده، میتوان بیان نمود که مجموعه سفالی گورستان سنگشیر همدان مربوط به اوایل و اواسط دورهی اشکانی است.
خلاصه ماشینی:
بـا وجـود ايـن ، اطلاعـات چندانـي از سـفال دوره ي اشـکاني در منطقـه غـرب ايـران به ويـژه منطقـه همــدان در دســت نيســت ؛ به هميــن جهــت در ايــن نوشــتار ســفال هاي اشــکاني به دســت آمـده از کاوش هـاي گورسـتان سنگ شـير همـدان کـه از جملـه مـواد فرهنگـي مهـم از دوره اشـکاني در شـهر همـدان اسـت و تاکنـون بـه شـکل مطلـوب مـورد مطالعـه قـرار نگرفتـه اســت ، به منظــور شــناخت بهتــر ويژگيهــاي ســفال اشــکاني منطقــه ي غــرب ايــران ، به ويــژه همــدان مــورد مطالعــه و طبقه بنــدي قــرار گرفتنــد.
١. کاسـه ها: از فرم هـاي شـاخص کاسـه ، کـه سـاخت آن هـا در دوره ي اشـکاني رايـج بـوده ، کاسـه بـا لبـه ي خميـده بـه خـارج به صـورت آويـزان و بدنـه کـروي اسـت (طـرح ١: ١؛ تصويــر ٦: ١)، کــه نمونــه ي مشــابه آن از بيســتون (عليبيگــي، ١٣٨٨: ٢٣٢، شــکل ١١) گـزارش شـده اسـت ؛ بـا ايـن تفـاوت کـه رنـگ خميـره نمونـه ي معرفـي شـده از بيسـتون نخـودي متمايـل بـه قرمـز و در هـر دو سـطح داراي پوشـش گلـي رقيـق بـه رنـگ نخـودي ا ست .
از ديگــر اشــکال ، کــوزه بــا لبــه ي ضخيــم خميــده بــه داخــل (طــرح ٤: ٥؛ تصويــر ٩: ٥) اســت کــه مشــابه نمونه هــاي گــزارش شــده از قلعه يزدگــرد ):١٩٨١ ,Keall &Keall ١٩ :١١ fg( و بيسـتون (عليبيگـي، ١٣٨٨: ٢٤٥، ١١) اسـت ؛ بـا ايـن تفـاوت کـه نمونـه ي معرفـي شـده از بيسـتون پخـت ناکافـي دارد و از لحـاظ تکنيـک سـاخت دست سـاز و در هـر دو سـطح نيـز داراي پوشـش رقيـق بـه رنـگ قرمـز آجـري اسـت .
International en Kongresses Für Iranische Kunst und Archäologie München 7-10 September 1976, Archaeol- ogische Mitteilungen Aus Iran, Ergänzungs Band 6, Berlin: 281-286.