چکیده:
یکی از ویژگیهای عظیم ساسانیان، بهکارگیری شیوههای انتقال آب با پشتوانهی سیاسی، اداری و فنی قوی است که سرزمین خشک و نیمهخشک فلات ایران را، به مکانی امن برای زندگی مستمر و طولانی تبدیل کرد. دشت فیروزآباد (اردشیرخوره / گور) نمونهای از نظام منسجم و دقیق بهرهبرداری از منابع آب، از شکلگیری تا شکوفایی در مناطق نیمهخشک فلات ایران است که تا 18 قرن پس از اردشیر، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی، بهعنوان شاهرگی حیاتی، دشت فیروزآباد را برای سکونت اجتماعهای انسانی زنده نگهداشته است. دشت فیروزآباد سرشار است از بناهای بزرگ و یادمانی، از بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی به همراه استقرارهای پیرامونی آنها، که تا کنون به مطالعه الگوی استقراری، شیوههای انتقال آب آنها در دشت فیروزآباد، در دورههای ساسانی و اسلامی پرداخته نشده است. اینکه چه تدابیری برای مدیریت منابع و انتقال آب به اردشیرخوره (گور) در دوران ساسانی و اسلامی در نظرگرفته شده بود؟ میزان انطباق مطالعات باستانشناختی با روایات تاریخی تا چه حدی است؟ مسائلی است که در این تحقیق در پی پاسخ به آنها هستیم. این پژوهش، با رویکردی تاریخی- تطبیقی و با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانهای و تطبیق آنها با یکدیگر به بررسی نقش آب در شکلگیری بناهای اوایل دورهی ساسانی و شیوههای انتقال آب، به شهر اردشیر خوره (گور) در طول 16 قرن حیات آن میپردازد. مطالعات باستانشناختی نگارندگان، روشن ساخت که آنچه در منابع دوران ساسانی و اسلامی در مورد شیوههای انتقال آب به شهر اردشیرخوره آمده است، قابل اثبات بوده و رودخانه فیروزآباد نقشی اساسی در شکلگیری بناهای اوایل دورهی ساسانی داشته است؛ بنابراین نوشتار حاضر در پی آن است که، به مدد یافتههای باستانشناختی، شیوههای انتقال آب اردشیرخوره را در دورههای استقراری آن مشخص کند.
خلاصه ماشینی:
مطالعــات باستان شــناختي نگارنــدگان ، روشــن سـاخت کـه آن چـه در منابـع دوران ساسـاني و اسـلامي در مـورد شـيوه هاي انتقـال آب بـه شـهر اردشـيرخوره آمـده اسـت ، قابـل اثبـات بـوده و رودخانـه فيروزآبـاد نقشـي اساسـي در شـکل گيري بناهـاي اوايـل دوره ي ساسـاني داشـته اسـت ؛ بنابرايـن نوشـتار حاضـر در پـي آن اســت کــه ، بــه مــدد يافته هــاي باستان شــناختي، شــيوه هاي انتقــال آب اردشــيرخوره را در دوره هــاي اســتقراري آن مشــخص کنــد.
ه ارتفاعـي معيـن در محـدوده ٤٠٠ متـري منـار نيـاز بـه يـک شـ اني ويـژه اسـت کـه از طريـق آب راه کتـاب صـورت نگرفتـه اسـت ؛ هرچنـد کـه ايـن آب راه بهتريـن گزينــه بــراي آبيــاري زمين هــاي مزروعــي محــدوده ي داخلــي شــهر و پرکــردن خنــدق اطـراف شـهر، بـوده کـه تـا چنـدي پيـش نيـز از آن اسـتفاده شـده اسـت ، امـا آب راه کتـاب را بايـد جزيـي از شـبکه آب رسـاني دشـت فيروزآبـاد دانسـت کـه ميبايسـت ، دشـت را بـه اوج شــکوفايي در امــر تجــارت و کشــاورزي در دوره ي ساســاني و اوايــل اســلامي برســاند؛ اگـر بپذيريـم کـه اردشـيرخوره ، بنابـر مقاصـد عقيدتـي سـاخته شـده ، وجـود بناهـاي يادماني، اداري و مذهبـي در مرکـز آن ، بـا جـاري بـودن آب ، تنهـا بخشـي از سـال در شـهر منطقـي به نظــر نميرســد؛ بنابرايــن نميتــوان ، بارش هــاي ســالانه را تنهــا منبــع آب ، شــهري بــه مهمــي و وســعت اردشــيرخوره (گــور) در زمســتان در نظــر گرفــت .