چکیده:
تشخیص ژنتیکی پیش از لانهگزینی حاصل تلفیق لقاح آزمایشگاهی (IVF) و تشخیص پیش از تولد (PND) است. در این روش، تشخیص بیماریهای ژنتیکی در رویان انسان، پیش از لانهگزینی، به والدین شانس شروع بارداری با علم به سالم بودن کودک و فقدان ناهنجاریهای ژنتیکی را میدهد. تعیین جنسیت فرزندان یکی از کاربردهای مهم تشخیص ژنتیکی پیش از لانهگزینی است که با دو هدف پیشگیری از بیماریهای وابسته به جنس و علاقۀ والدین به فرزندی با جنس خاص صورت میگیرد. هدف از این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی و مطالعۀ کتابهای فقهی، حقوقی و پزشکی صورت گرفته، اثبات مشروعیت تعیین جنسیت به این دو منظور با استناد به قواعد فقهی مانند «عسر و حرج»، «قاعدۀ لاضرر» و اصالةالبرائه است. البته تاکنون در کشور ما در زمینة تعیین جنسیت، قانونی وضع نشده است، هرچند برخی از فقها بر اساس استفتائاتی که از آنها شده است، به جواز چنین عملی (در صورتی که مفسده و خطری برای جامعه و فرد به همراه نداشته باشد) حکم دادهاند.
Preimplantation genetic diagnosis (PGD) is the combination of prenatal diagnosis (PND) and in vitro fertilization (IVF). In this way، the genetic diagnosis of genetics diseases in human embryos before implantation، give parents the chance to start a pregnancy with a healthy baby without any genetic abnormalities.
Gender selection of children is one of the important functions of PGD. The purpose of this process is the prevention of diseases related to sex and gender selection bases on parents’ interest.
The aim of this study was to determine the prove of legitimacy of sex selection for these two reasons based on the legal rules such as "hardship"، "no harm rule" and originality of Albrayh. So far in our country in relation to sex determination no law is established. However، according to some questions (Istefta) from some scholars، they permit such action if there is no harm to the community and individuals.
خلاصه ماشینی:
"تعیین جنسیت فرزندان از طریق PGD برای کمک به حاملان اختلالهـای ژنتیکـی کـه قبلا گزینه های انتخابی مانند پذیرش گامت اهداشده، ختم بارداری و در نهایـت عقیمـی را پیش رو داشتند، اگرچه شاید از لحاظ قانونی ، شرعی و اخلاقی تأیید شود، بـه دلایـل غیـر پزشکی قطعا با انتقادها و ایرادهایی مثل تغییـر در خلقـت و ارادة خداونـد، رواج تبعـیض جنسیتی و عدم توازن جنسی در جامعه مواجه خواهد شد.
پس بر آن مسح کن (کلینی ، ١٤٢٩، ج ٥: ١٠٥؛ طوسی ، ١٤٠٧، ج ١: ٣٦٣؛ حر عاملی ، ١٤٠٩، ج ١: ٤٦٤) همچنین روایاتی که حکم وجوب روزه از پیران و بیماران را نفی کرده است (شیخ صدوق، ١٤١٣، ج ٢: ١٣٣) و مانند این ها روشن می شود که منظور از نفی حرج، حرج شخصی است ، به این معنا که هر فردی از مکلفان ببینـد تکلیفـی بـرای او حرجی شده است ، لازم نیست به آن عمل کند و منظور حرج نوعی نیست که مکلف فقـط در صورتی تکلیف را از خود ساقط بداند که بر نوع مردم حرجی باشد ( میرمحمدی، بی تا: ١٤) هرچند برخی از روایات وجود دارند که به موجب آنها احکام حرجـی نـاظر بـه نـوع مردم، نفی شدهاند.
در مسالکالافهام آمده است ، در مورد تغییـر خلـق ، دو وجـه وجـود دارد: یکـی اینکـه منظور تغییر دین خداست ، یعنی خداوند از روزی که انسان را از پشت آدم خارج کرد، آنها را بر فطرت اسلام خلق کرده بود، پس کسی که کافر شود و غیر خدا مانند ماه و خورشـید را بپرستد، دین فطری الهی را که مردم بر آن خلق شـدهانـد، تغییـر داده اسـت ؛ دوم اینکـه منظور، تغییرات مربوط به ظاهر خلقت است که در این صورت شامل کارهایی ماننـد اختـه کردن غلامان خواهد بود که به طور کلی حرام است (کاظمی ، بی تا، ج ٢: ٤٠٢)."